گنجور

بخش ۴ - مناجات اول متضمن اشارت به شواهد جود و دلایل وجود حق سبحانه ما اعلی شأنه و اجلی برهانه

ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسله ممکنات
گر نرسد قافله بر قافله
فیض تو در هم درد این سلسله
کون و مکان شاهد جود تواند
حجت اثبات وجود تواند
دایره چرخ مدار از تو یافت
مرحله خاک قرار از تو یافت
کیسه پر لعل و زر کان که هست
قدرت تو بر کمر کوه بست
در سخن را که گره کرده ای
در صدف سینه تو پرورده ای
عرصه گیتی که بود باغسان
تربیت لطف تواش باغبان
چشمه مهرست گل اصفرش
گوی فلک غنچه نیلوفرش
طاسچه نرگس او دور ماه
جلوه گه نسترنش صبحگاه
شاخ شکوفه است ثریا در او
سرخ شفق لاله حمرا در او
سوسن آزاد وی آزادگان
سبزه به زیر قدم افتادگان
سرو وی آن سایه ور سربلند
کآمده از دست تهی بهره مند
آنست بنفشه که ز چرخ درشت
جامه کبود آمده و کوژپشت
شاخ گلش قامت شوخان شنگ
غنچه او خون شده دلهای تنگ
بلبل آن طبع سخن پروران
در چمن نطق زبان آوران
این همه آثار که نادر نماست
بر صفت هستی قادر گواست
رو به تو آریم که قادر تویی
نظم کن سلک نوادر تویی
باغ نشان گر ندهد زیب باغ
باغ شود بر دل نظاره داغ
ور دهدش جلوه به هر زیوری
هر ورقی باشد ازان دفتری
ثبت در او قاعده هستیش
در هنر خویش سبک دستیش
رنگرز باغ تویی باغ ما
کارگه صنعت صباغ ما
همچو گلیم از تو شده سرخ روی
رنگرزی های تو را شرح گوی
تیغ زبان آخته چون سوسنیم
تیغ شناسایی تو می زنیم
بودی و این باغ دل افروز نی
باشی و میدان شب و روز نی
بحر بقایی تو و باقی سراب
منک المبداء و الیک المآب

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسله ممکنات
هوش مصنوعی: ای صفت ویژه تو که وجودش بر خودت لازم است، تمام موجودات به تو وابسته‌اند.
گر نرسد قافله بر قافله
فیض تو در هم درد این سلسله
هوش مصنوعی: اگر قافله‌گان به نعمت تو نرسند، در این زنجیره درد و رنج بسیار وجود دارد.
کون و مکان شاهد جود تواند
حجت اثبات وجود تواند
هوش مصنوعی: جهان و همه چیز در آن گواهی بر بخشندگی اوست و می‌تواند دلیل بر وجود او باشد.
دایره چرخ مدار از تو یافت
مرحله خاک قرار از تو یافت
هوش مصنوعی: مدار زندگی با تأثیرات تو به شکل خاصی از خاکی به آرامش و سکون رسیده است.
کیسه پر لعل و زر کان که هست
قدرت تو بر کمر کوه بست
هوش مصنوعی: کیسه‌ای پر از جواهر و طلا وجود دارد که نشان‌دهنده‌ی قدرت توست و تو آن را به کمر کوه بسته‌ای.
در سخن را که گره کرده ای
در صدف سینه تو پرورده ای
هوش مصنوعی: تو در دل خود به حسرتی پرداخته‌ای که گرهی به زبانت زده و در آن احساسات را به مانند مرواریدی در صدف نگه داشته‌ای.
عرصه گیتی که بود باغسان
تربیت لطف تواش باغبان
هوش مصنوعی: جهان مانند باغی است که پرورش آن به دست توست و تو باغبان آن باغی.
چشمه مهرست گل اصفرش
گوی فلک غنچه نیلوفرش
هوش مصنوعی: عشق و محبت، مانند چشمه‌ای زلال است که گل‌های زردش درخشش آسمان را نمادین می‌سازد و غنچه‌های نیلوفر را به یاد می‌آورد.
طاسچه نرگس او دور ماه
جلوه گه نسترنش صبحگاه
هوش مصنوعی: درخشان و زیبا، چهره‌ی نرگس او مانند تاسچه‌ای است که دور ماه می‌چرخد؛ اما همانند نسترن، در صبحگاه جلوه‌گری می‌کند.
شاخ شکوفه است ثریا در او
سرخ شفق لاله حمرا در او
هوش مصنوعی: ثریا همچون شاخی از شکوفه‌هاست و در آن، سرخی شفق و گل‌های لاله‌ی قرمز خودنمایی می‌کند.
سوسن آزاد وی آزادگان
سبزه به زیر قدم افتادگان
هوش مصنوعی: سوسن، نماد زیبایی و آزادگی است و در برابر آزادگان قرار گرفته است. سبزه‌ای که در زیر پاهای افتادگان قرار می‌گیرد، نشان‌دهنده احترام و ارزش‌گذاری به کسانی است که نادیده گرفته می‌شوند.
سرو وی آن سایه ور سربلند
کآمده از دست تهی بهره مند
هوش مصنوعی: سرو زیبایی با قامت بلند و سایه‌ای دلربا، از جایی آمده که چیزی در دست ندارد، اما از زندگی بهره‌ای برده است.
آنست بنفشه که ز چرخ درشت
جامه کبود آمده و کوژپشت
هوش مصنوعی: این بیان به توصیف گل بنفشه می‌پردازد که از آسمان تاریک و خشن به زمین فرود آمده و دچار نوعی ناهنجاری شده است. این تصویر به زیبایی و لطافت این گل در برابر مشکلات و چالش‌های زندگی اشاره دارد.
شاخ گلش قامت شوخان شنگ
غنچه او خون شده دلهای تنگ
هوش مصنوعی: قامت زیبا و دل‌فریب گل، مانند شاخی است که دل‌های تنگ و غمگین را با زیبایی و شکوه خود مجذوب می‌کند و به خاطر غنچه‌اش باعث شادابی و حیات در آن‌ها می‌شود، اگرچه دل‌پریشانی را نیز سبب می‌شود.
بلبل آن طبع سخن پروران
در چمن نطق زبان آوران
هوش مصنوعی: بلبل، با طبع شگفت‌انگیز و پر از خیال، در باغی که پر از زیبایی و گل است، به سخن‌هایی که دیگران با طرز بیان زیبا و دل‌نشین می‌گویند، گوش می‌دهد.
این همه آثار که نادر نماست
بر صفت هستی قادر گواست
هوش مصنوعی: تمام نشانه‌ها و آثار زیبایی که در جهان وجود دارد، گواهی بر قدرت و توانایی خالق آن‌هاست.
رو به تو آریم که قادر تویی
نظم کن سلک نوادر تویی
هوش مصنوعی: ما به سوی تو می‌نگریم که تو قادر و توانا هستی، پس نظم و ترتیب را در کارهای خاص خود برقرار کن.
باغ نشان گر ندهد زیب باغ
باغ شود بر دل نظاره داغ
هوش مصنوعی: باغ، زیبایی و دلربایی خود را به نمایش نمی‌گذارد؛ بلکه وقتی به آن نگاه می‌کنیم، حس‌وحال غم و داغی در دل ایجاد می‌شود.
ور دهدش جلوه به هر زیوری
هر ورقی باشد ازان دفتری
هوش مصنوعی: اگر او زیبایی‌اش را به هر زینتی نشان دهد، هر ورق از آن دفتر ارزشمند خواهد بود.
ثبت در او قاعده هستیش
در هنر خویش سبک دستیش
هوش مصنوعی: وجود او قاعده و قانونی در هنر و استعدادش دارد و این نشان از تسلط و مهارتش در کارش است.
رنگرز باغ تویی باغ ما
کارگه صنعت صباغ ما
هوش مصنوعی: تو رنگین‌کنندهٔ باغ ما هستی و محل کار ما نیز همانی است که از هنر و زیبایی تو بهره می‌برد.
همچو گلیم از تو شده سرخ روی
رنگرزی های تو را شرح گوی
هوش مصنوعی: مانند گلیمی که به خاطر رنگرزی‌های تو، سرخ و زیبا شده است، درباره اثرات و زیبایی‌های تو صحبت کن.
تیغ زبان آخته چون سوسنیم
تیغ شناسایی تو می زنیم
هوش مصنوعی: زبانمان مانند تیغی تیز و نافذ است و زمانی که می‌زنیم، نشان‌دهنده شناخت ما از توست.
بودی و این باغ دل افروز نی
باشی و میدان شب و روز نی
هوش مصنوعی: تو در اینجا بودی و در دل این باغ شگفت‌انگیز زندگی، اما آیا خودت را به خوبی درک نمی‌کنی و از گذر زمان بی‌خبر هستی؟
بحر بقایی تو و باقی سراب
منک المبداء و الیک المآب
هوش مصنوعی: تو دریا و باقی همه چیز برای من توهمی است. من از تو به وجود آمده‌ام و به سوی تو باز می‌گردم.

حاشیه ها

1400/02/29 12:04
جواد

آن به خور و این به خواب
اصلاح فرمایید