بخش ۳۷ - حکایت زنده دلی که با مردگان انس گرفته بود و از زندگان فرار می نمود
زنده دلی از صف افسردگان
رفت به همسایگی مردگان
پشت ملامت به عمارات کرد
روی ارادت به مزارات کرد
حرف فنا خواند ز هر لوح خاک
روح بقا جست ز هر روح پاک
گشتی ازین سگ منشان تیز تگ
همچو تگ آهوی وحشی ز سگ
کارشناسی پی تفتیش حال
کرد ازو بر سر راهی سؤال
کین همه از زنده رمیدن چراست
رخت سوی مرده کشیدن چراست
گفت بلندان به مغاک اندراند
پاک نهادان ته خاک اندراند
مرده دلانند به روی زمین
بهر چه با مرده شوم همنشین
همدمی مرده دهد مردگی
صحبت افسرده دل افسردگی
زیر گل آنان که پراکنده اند
گرچه به تن مرده به جان زنده اند
مرده دلی بود مرا پیش ازین
بسته هر چون و چرا پیش ازین
زنده شدم از نظر پاکشان
آب حیاتست مرا خاکشان
جامی ازین مرده دلان گوشه گیر
گوش به خود دار و ز خود توشه گیر
هر چه درین دایره بیرون توست
گام سعایت زده در خون توست
بخش ۳۶ - مقاله هشتم در اشارت به عزلت مشتمل بر عزت که بی «عین » علم زلت است و بی «زای » زهد علت: ای چو گلت جیب به چنگ خسانبخش ۳۸ - مقاله نهم در اشارت به صمت که سرمایه نجات و پیرایه رفع درجات است: ای به زبان نکته گزار آمده
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زنده دلی از صف افسردگان
رفت به همسایگی مردگان
هوش مصنوعی: انسانی که سرزنده و شاداب است، از جمع کسانی که غمگین و افسرده هستند دوری میکند و به نزد افرادی میرود که به نظر میرسد زندگی کمتری در آنها وجود دارد.
پشت ملامت به عمارات کرد
روی ارادت به مزارات کرد
هوش مصنوعی: به خاطر ملامتها و سرزنشها، توجه خود را به ساخت و سازها معطوف کرد و ارادت خود را به مکانهای مقدس نشان داد.
حرف فنا خواند ز هر لوح خاک
روح بقا جست ز هر روح پاک
هوش مصنوعی: از هر قطعه زمین که به زوال و فنا اشاره دارد، میتوان فهمید که روحی که پاک است، به دنبال جاودانگی و بقا میگردد.
گشتی ازین سگ منشان تیز تگ
همچو تگ آهوی وحشی ز سگ
هوش مصنوعی: به نظر میرسد در این جمله به مقایسه و تشبیهی پرداخته شده که به وضوح نشاندهنده ویژگیهای تند و چابک بودن است. شخصی به لحاظ سرعت و تیزی به آهو که موجودی وحشی و سریع است، تشبیه شده و از طرفی به نوعی انتقاد به افرادی که رفتارهایی شبیه سگ دارند نیز اشاره شده است. به طور کلی میتوان گفت که این بیان به تفاوتهای رفتاری و ویژگیهای فردی افراد اشاره دارد.
کارشناسی پی تفتیش حال
کرد ازو بر سر راهی سؤال
هوش مصنوعی: کارشناسی برای بررسی وضعیت، از او در مورد سوالی در مسیر بازرسی کرد.
کین همه از زنده رمیدن چراست
رخت سوی مرده کشیدن چراست
هوش مصنوعی: چرا از زندگی فاصله میگیریم و به سمت مردهها میرویم؟ این همه واکنشها و حرکتهای ما از زندگی، به چه دلیل است؟
گفت بلندان به مغاک اندراند
پاک نهادان ته خاک اندراند
هوش مصنوعی: بلندپایگان و بزرگواران در سرزمینهای پایینتر نشستهاند و افرادی با نیتهای پاک و بیآلایش، در دل زمین و خاک قرار دارند.
مرده دلانند به روی زمین
بهر چه با مرده شوم همنشین
هوش مصنوعی: افراد بیروح و بیاحساس در این دنیا وجود دارند. من نیز اگر بخواهم به جمع آنها بپیوندم، به بیحالی و خمودگی دچار میشوم.
همدمی مرده دهد مردگی
صحبت افسرده دل افسردگی
هوش مصنوعی: اگر با کسی که غمگین و افسرده است صحبت کنید، آن صحبت میتواند غم و اندوه را بیشتر کند.
زیر گل آنان که پراکنده اند
گرچه به تن مرده به جان زنده اند
هوش مصنوعی: زیر خاک کسانی که در دنیا پراکنده شدهاند، هرچند که بدنشان مرده است، اما روح و جانشان زنده هستند.
مرده دلی بود مرا پیش ازین
بسته هر چون و چرا پیش ازین
هوش مصنوعی: قبل از این، دل من به شدت بیاحساس و بسته بود و هیچ سوال و شبههای برایم وجود نداشت.
زنده شدم از نظر پاکشان
آب حیاتست مرا خاکشان
هوش مصنوعی: حضور پاک آنها باعث زنده شدن من شده است و خاکشان برای من مانند آب حیات است.
جامی ازین مرده دلان گوشه گیر
گوش به خود دار و ز خود توشه گیر
هوش مصنوعی: از افرادی که دلسرد و گوشهنشین هستند دوری کن و به خودت توجه کن تا از درون خود نیرویی به دست آوری.
هر چه درین دایره بیرون توست
گام سعایت زده در خون توست
هوش مصنوعی: هر چیزی که خارج از این دایره قرار دارد، در واقع در تلاش است که آسیبهایی به تو بزند.
حاشیه ها
1399/09/18 23:12
حسین واعظی نژاد
گفت پلیدان به مغاک اندرند
پلیدان صحیح است