بخش ۲۳ - حکایت شیخ روزبهان قدس سره با بیوه ای که میوه دل خود را شیوه مستوری می آموخت
روزبهان فارس میدان عشق
فارسیان را شه ایوان عشق
پیش در پرده سرایی رسید
از پس آن پرده صدایی شنید
کز سر مهر و شفقت مادری
گفت به خورشید لقا دختری
کای به جمال از همه خوبان فزون
پای منه هر دم از ایوان برون
ترسم از افزونی دیدار تو
کم شود اندوه خریدار تو
نرخ متاعی که فراوان بود
گر به مثل جان بود ارزان بود
شیخ چو آن زمزمه را گوش کرد
سر محبت ز دلش جوش کرد
بانگ برآورد که ای گنده پیر
از دلت این بیخ هوس کنده گیر
حسن نه آنست که ماند نهان
گرچه بود پرده جهان در جهان
حسن که در پرده مستوری است
زخم هوس خورده منظوری است
تا ندرد چادر مستوریش
جا نشود منظر منظوریش
جلوه که هر لحظه تقاضا کند
بهره دلی دان که تماشا کند
تا ز غم عشق چو شیدا شود
کوکبه حسن هویدا شود
جامی اگر زنده بیننده ای
در صف عشاق نشیننده ای
سرمه ز خاک قدم عشق گیر
زنده به زیر علم عشق میر
بخش ۲۲ - مقاله اول در آفرینش عالم که آینه جمال نمای اسماء و صفات آفریننده است سبحانه و تعالی: شاهد خلوتگه غیبت از نخستبخش ۲۴ - مقاله دوم در بیان آفرینش آدم که آیینه ذات و مظهر جمعیت اسماء و صفات آفریننده است سبحانه و تعالی: پیش که از ابر صفا نم نبود
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزبهان فارس میدان عشق
فارسیان را شه ایوان عشق
هوش مصنوعی: روزبهان فارس، در عرصه عشق، را به عنوان پادشاه و سرور دلهای عاشقان میشناسند.
پیش در پرده سرایی رسید
از پس آن پرده صدایی شنید
هوش مصنوعی: در نزدیکی یک آرامگاه یا محل مقدس، او صدایی را از پشت پردهای شنید.
کز سر مهر و شفقت مادری
گفت به خورشید لقا دختری
هوش مصنوعی: از روی محبت و شفقت، مادری به خورشید گفت که دختری را ملاقات کند.
کای به جمال از همه خوبان فزون
پای منه هر دم از ایوان برون
هوش مصنوعی: ای زیبا که از همه خوبان برتری، هرگز از ایوان رفیع خود بیرون نرو.
ترسم از افزونی دیدار تو
کم شود اندوه خریدار تو
هوش مصنوعی: میترسم با زیاد شدن دیدار تو، غم دل باختگان تو کم شود.
نرخ متاعی که فراوان بود
گر به مثل جان بود ارزان بود
هوش مصنوعی: اگر چیزی در بازار به وفور یافت شود، حتی اگر ارزش بالایی داشته باشد، قیمت آن پایین خواهد بود.
شیخ چو آن زمزمه را گوش کرد
سر محبت ز دلش جوش کرد
هوش مصنوعی: وقتی شیخ به آن نغمه گوش داد، احساسات عشق و محبت در دلش بلند شد.
بانگ برآورد که ای گنده پیر
از دلت این بیخ هوس کنده گیر
هوش مصنوعی: صدایی بلند میشود که ای پیرِ چاق، از دل خود این ریشههای هوس و خواستههای بیهوده را کنار بگذار و رهایی پیدا کن.
حسن نه آنست که ماند نهان
گرچه بود پرده جهان در جهان
هوش مصنوعی: زیبایی به معنای آن نیست که چیزی پنهان بماند، حتی اگر دنیا پردهپوشی برای آن باشد.
حسن که در پرده مستوری است
زخم هوس خورده منظوری است
هوش مصنوعی: زیبایی که در پس پردهای پنهان است، به دلیل دلخواهی که در دل دارد، دچار آسیبهایی شده است.
تا ندرد چادر مستوریش
جا نشود منظر منظوریش
هوش مصنوعی: تا زمانی که پردهی حجاب او کنار نرود، چشمها به زیبایی و مقصود او نخواهد رسید.
جلوه که هر لحظه تقاضا کند
بهره دلی دان که تماشا کند
هوش مصنوعی: هر زمان که زیبایی به نمایش درمیآید، دل را آماده کن تا از تماشای آن لذت ببرد و بهرهمند شود.
تا ز غم عشق چو شیدا شود
کوکبه حسن هویدا شود
هوش مصنوعی: زمانی که عشق باعث شود انسان به شدت غمگین و دیوانه شود، زیبایی و جاذبه عشق خود را نشان میدهد.
جامی اگر زنده بیننده ای
در صف عشاق نشیننده ای
هوش مصنوعی: اگر جامی وجود داشته باشد و کسی آن را ببیند، باید در صف عاشقان نشسته باشد.
سرمه ز خاک قدم عشق گیر
زنده به زیر علم عشق میر
هوش مصنوعی: از خاک قدم محبت، سرمه (دارای ارزش) بگیر و در سایه علم عشق زندگی کن.
حاشیه ها
1396/08/26 16:10
مهدی آقاکثیری
به نظرم در بیت پنجم به جای اندوه کلمه انبوه به معنی فراوانی صحیح است
تقارن معنایی و درک مطلب موید این نظر است