بخش ۲ - والتکلان فی جمیع الاحوال علی المهیمن المتعال
بسم الله الرحمن الرحیم
هست صلای سر خوان کریم
فیض کرم خوان سخن ساز کرد
پرده ز دستان کهن باز کرد
بانگ صریر از قلم سحر کار
خاست که بسم الله دستی بیار
مایده تازه برون آمده ست
چاشنیی گیر که چون آمده ست
ور نچشی نکهت آن بس تو را
بوی خوشش طعمه جان بس تو را
خاک به اینجا همه جان های پاک
بو که فتد ریزه این خوان به خاک
هر که بود بر سر این خوان رهش
به بود آغاز ز بسم اللهش
دیو که غارتگر این مرحله ست
بسملش از خنجر این بسمله ست
«بی » که ز پی «سین » بودش زین خطاب
چون سر پستانست ز ام الکتاب
تا تو ز پستانش شوی طفل وش
بهر غذای دل و جان شیر کش
بسم شده هر دو ز ترکیب «میم »
گفته بسم حرز تو از تیغ بیم
شکل چمن بین که به رحمن در است
کز چمن خلد نشان آور است
مژده دهد کز خط عنبر سرشت
بسمله باشد چمنی از بهشت
«با» که دو باشد دری آمد دو لخت
مدخل آن باغ سعادت درخت
«سین » وی از باد پر جبرئیل
سلسله بسته به رخ سلسبیل
چشم گشا چشمه هر «میم » بین
جاری از آن چشمه تسنیم بین
هر «الف » از وی شجری میوه ناک
میوه آن معرفت ذات پاک
طره حور است در او «لام »ها
بهر دل دیده وران دام ها
«ها» چو دو حلقه ست پی صید دل
گشته ازان طره به هم متصل
«را» که بود غایت سور و سرور
زو رسدت دست به دامان حور
«حا» که بهشتست اشارت نما
بهر بهشتست اشارت به ما
«نون » کالفش پای بود «میم » فرق
ماهی کوثر که در آبست غرق
«یا» که دهد یاد ز یای ندا
می زندت بانگ که این سو بیا
نه به تأمل قدم اهتمام
خوش بگذر بر چمن این کلام
کآیتی آمد ز سور مختصر
درج در او سر بسی از صور
صورت یاسین بود آن «یا» و «سین »
در رقمش از همه بالا نشین
نعت نخستینش به خوشتر بیان
می دهد از سوره رحمن نشان
کرده معلم گه تعلیم او
فهم حوامیم ز حامیم او
بر سر «را» بین دو الف لام را
داده نشان از دو الف لام را
از پی نونش الف اندر رقم
پرده گشا گشته ز نون و القلم
سطر حروفش ز بیاض و سواد
داده ات از نور و دخانست یاد
فتحه آن فاتح گنج ازل
کسره آن کاسر کأس امل
صورت جزمش که بود حلقه وار
گوش خرد دایم ازو حلقه دار
شانه تشدید که بر «لام » و «را»ست
تاج سر هدهد راه هدی ست
نقطه «بی » پست ز ارباب راز
تخم امید است به خاک نیاز
نقطه نونش پی دفع گزند
بر سر نار است نهاده سپند
وان دوی دیگر شده چون مردمک
نور ده دیده ملک و ملک
نوزده حرف ست به وقت شمار
فیض رسانیده به هژده هزار
وصف رحیم است شده ختم آن
صورت ختم آمده در وی عیان
این دو دلیل است که از کردگار
فیض رحیم است بود ختم کار
بخش ۱ - آغاز: قبله همت خدای شناسبخش ۳ - در ارداف تسمیه به تحمید که فاتحه کتاب مجید و فاتح ابواب مزید است: آنچه نگارد پی این خوش رقم
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بسم الله الرحمن الرحیم
هست صلای سر خوان کریم
هوش مصنوعی: با نام خداوند بخشنده و مهربان، اینجا است که صدای دعوت به سفر و ضیافت از سوی صاحب سفره کریم به گوش میرسد.
فیض کرم خوان سخن ساز کرد
پرده ز دستان کهن باز کرد
هوش مصنوعی: نعمت و لطفی که به من رسیده است، مانند یک داستان زیبا و دلنشین است که به وسیله دستان قدیمی و با تجربه، روایت میشود.
بانگ صریر از قلم سحر کار
خاست که بسم الله دستی بیار
هوش مصنوعی: صدای قلم سحر بخشیدن آغاز شد، که بسمالله، دستی به کار بیاور.
مایده تازه برون آمده ست
چاشنیی گیر که چون آمده ست
هوش مصنوعی: غذای تازهای بیرون آمده است، پس چاشنیای بگیر که وقتی از زمین آمده، خوشمزهتر میشود.
ور نچشی نکهت آن بس تو را
بوی خوشش طعمه جان بس تو را
هوش مصنوعی: اگر عطر خوش آن را نچشی، بوی خوشش جان تو را به کام خواهد آورد.
خاک به اینجا همه جان های پاک
بو که فتد ریزه این خوان به خاک
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که روحهای پاک و نیکو مانند دانههای ریزه بر سر سفرهای قرار دارند که به خاک باز میگردند. این بیت بیانگر پیوند عمیق زندگی و مرگ و تقدس جانهای پاک در این جهان است.
هر که بود بر سر این خوان رهش
به بود آغاز ز بسم اللهش
هوش مصنوعی: هر کسی که بر سر این سفره حضور دارد، راهش را با خوب شروع کرده است و آغازش از کلمه «بسم الله» است.
دیو که غارتگر این مرحله ست
بسملش از خنجر این بسمله ست
هوش مصنوعی: دیو که نمایانگر چالشها و مشکلات در این دنیا است، به وسیلهی ضربهای محکم و قاطع شکست میخورد. این ضربه به مانند خنجر، او را به زانو درمیآورد و از قدرتش میکاهد.
«بی » که ز پی «سین » بودش زین خطاب
چون سر پستانست ز ام الکتاب
هوش مصنوعی: این بیت به تشبیه و توصیفی از حرف "ب" و "س" در الفبای عربی میپردازد. شاعر اشاره میکند که حرف "ب" به دلیل وجود "س" در ترکیبش شبیه به سر پستان است و این ارتباط به شکلی عمیق به مفاهیم اولیه و اصلی مرتبط با زبان و نوشتار اشاره دارد. به عبارت دیگر، شاعر به صورت نمادین به زیبایی و ساختار کلمات و حروف پرداخته و آنها را با معانی عمیقتری در ارتباط میداند.
تا تو ز پستانش شوی طفل وش
بهر غذای دل و جان شیر کش
هوش مصنوعی: تا زمانی که از شیر مادر بهرهمند شوی، طفل و نوزاد به غذای دل و جان خود میرسد.
بسم شده هر دو ز ترکیب «میم »
گفته بسم حرز تو از تیغ بیم
هوش مصنوعی: با ترکیب «میم» هردو به خوبی آغاز شدهاند، و با ذکر این نام، تو از خطرات و تهدیدات در امان هستی.
شکل چمن بین که به رحمن در است
کز چمن خلد نشان آور است
هوش مصنوعی: بین چمن چقدر زیبا و دلانگیز است، زیرا این جلوهای از نعمتهای رحمان است که از باغ بهشت سرچشمه میگیرد.
مژده دهد کز خط عنبر سرشت
بسمله باشد چمنی از بهشت
هوش مصنوعی: خبر خوشی میآید که بوی خوش عطر و زیبایی باعث میشود زمین بهشت را به یاد آورد.
«با» که دو باشد دری آمد دو لخت
مدخل آن باغ سعادت درخت
هوش مصنوعی: اگر "با" را دو بار تکرار کنیم، در واقع دروازهای به سوی باغی از سعادت و خوشبختی باز میشود که در آن درختی رشد میکند.
«سین » وی از باد پر جبرئیل
سلسله بسته به رخ سلسبیل
هوش مصنوعی: باد پر جبرئیل در واقع به معنای الهام و رحمت الهی است که به صورت زنده و با قوت جریان دارد. "سلسبیل" به معنای آب زلال و گوارا است که به خاطر زیبایی و لطافتی که دارد، قابل تشبیه به چهرههای زیبا و معصوم است. بنابراین میتوان گفت که در این بیت، اشاره به زیبایی و لطافت الهی دارد که به مثابه یک آب زلال در دلها و جانها نفوذ میکند.
چشم گشا چشمه هر «میم » بین
جاری از آن چشمه تسنیم بین
هوش مصنوعی: چشم، منبعی است که هر حرف «میم» از آن جاری میشود؛ از آن چشمه، زلال و صاف، آب حیات را بنگر.
هر «الف » از وی شجری میوه ناک
میوه آن معرفت ذات پاک
هوش مصنوعی: هر حرفی از او مانند درختی است که میوهای شیرین و پر از معرفت نسبت به ذات پاک او را به بار میآورد.
طره حور است در او «لام »ها
بهر دل دیده وران دام ها
هوش مصنوعی: در او، نشانههای زیبایی و جذابیت به وضوح دیده میشود و برای دلهای حساس و بینا، این زیباییها همچون دامهایی فریبنده است.
«ها» چو دو حلقه ست پی صید دل
گشته ازان طره به هم متصل
هوش مصنوعی: موهای او مانند دو حلقهای است که برای جلب قلبها به هم پیوسته است.
«را» که بود غایت سور و سرور
زو رسدت دست به دامان حور
هوش مصنوعی: آنچه که سبب شادی و خوشحالی است، این است که تو به دامن حوریان دست یازی.
«حا» که بهشتست اشارت نما
بهر بهشتست اشارت به ما
هوش مصنوعی: «حا» نشانهای از بهشت است، پس برای ما نیز بهشت را معرفی کن.
«نون » کالفش پای بود «میم » فرق
ماهی کوثر که در آبست غرق
هوش مصنوعی: نان مانند پای کالفش است و میم همانند فرق ماهی کوثر که در آب غرق شده است.
«یا» که دهد یاد ز یای ندا
می زندت بانگ که این سو بیا
هوش مصنوعی: یعنی اینکه یا تو را به یاد دوست میاندازد و یا صدای آن دوست را میشنوی که تو را دعوت میکند به سوی خود بیا.
نه به تأمل قدم اهتمام
خوش بگذر بر چمن این کلام
هوش مصنوعی: زیاد به فکر و تأمل نرو و نگران آینده نباش، بهتر است که به آرامش و لذت بردن از لحظهها بپردازی و از زیباییهای زندگی مانند چمن و طبیعت لذت ببری.
کآیتی آمد ز سور مختصر
درج در او سر بسی از صور
هوش مصنوعی: به زودی نشانهای از عالم غیب خواهد آمد که در آن اسرار زیادی نهفته است.
صورت یاسین بود آن «یا» و «سین »
در رقمش از همه بالا نشین
هوش مصنوعی: آن «یا» و «سین» که در نام یاسین قرار دارد، به زیبایی و علو مقام این نام اشاره دارد و نشان میدهد که این نام از همه نامها بالاتر است.
نعت نخستینش به خوشتر بیان
می دهد از سوره رحمن نشان
هوش مصنوعی: او در وصف نخستین خود، به طرز زیباتری از سوره رحمن یاد میکند.
کرده معلم گه تعلیم او
فهم حوامیم ز حامیم او
هوش مصنوعی: معلم به روح و فهم عمیق خود، به آموزش و پرورش دیگران پرداخته و از منابع و تجربیات خود بهره میبرد.
بر سر «را» بین دو الف لام را
داده نشان از دو الف لام را
هوش مصنوعی: در این جمله به نوعی بازی با کلمات و حروف اشاره شده است. شاعر از وجود دو حرف "الف" و "لام" در واژه "را" سخن میگوید و به شیوهای هوشمندانه به ارتباط و ارتباط معنایی میان این حروف و واژهها اشاره میکند. به طور کلی، این متن به چگونگی ساختار کلمات و اهمیت حروف در زبان اشاره دارد.
از پی نونش الف اندر رقم
پرده گشا گشته ز نون و القلم
هوش مصنوعی: به خاطر به دست آوردن نانی، الف به جلو آمده و پرده را کنار زده است. این نشان میدهد که نان و قلم با هم در ارتباط هستند.
سطر حروفش ز بیاض و سواد
داده ات از نور و دخانست یاد
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که نوشتار و کلمات به نوعی از نور و تاریکی یادآورند؛ یعنی به تناقضهای زندگی اشاره دارند. بیاض و سواد به روشنی و تاریکی اشاره میکنند که ممکن است در زندگی به صورت تجربیات خوب و بد وجود داشته باشند.
فتحه آن فاتح گنج ازل
کسره آن کاسر کأس امل
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که در این شعر به دو واژه مهم اشاره شده است: "فتح" و "کسر". "فتح" به معنای پیروزی و دستیابی به گنجهای ازلی است، و "کسر" به معنای شکستن و شکست آرزوها و تمنیات میباشد. به طور کلی، این بیت به مفهوم دستیابی به دانش و حقیقت و در عین حال اشاره به محدودیتها و ناکامیهای زندگی انسانی اشاره دارد.
صورت جزمش که بود حلقه وار
گوش خرد دایم ازو حلقه دار
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبا و دقت در فهم اشاره دارد. بیان میکند که چهره و شخصیت او به گونهای است که همواره در دایرهای خاص و محدود قرار دارد و عقل و خرد همواره در تلاشاند تا از این چهره و شخصیت بهرهبرداری کنند. این تصویر به نوعی نشاندهندهی ظرافت و باریکی در درک و فهم مسائل است.
شانه تشدید که بر «لام » و «را»ست
تاج سر هدهد راه هدی ست
هوش مصنوعی: شانه تشدید که بر حرفهای "لام" و "را" قرار دارد، به مانند تاجی برای سر هدهد است و راهی را هدایت میکند.
نقطه «بی » پست ز ارباب راز
تخم امید است به خاک نیاز
هوش مصنوعی: نقطه «بی» در واقع نشانهای است که در نظر ارباب راز، امید را به بذر ضعیفی در خاک نیاز معادل میکند که با تلاش و کوشش میتواند به بار نشیند. به عبارت دیگر، حتی کوچکترین نشانههای امید میتوانند در وضعیتهای دشوار و نیازمند به رشد و پیشرفت دست پیدا کنند.
نقطه نونش پی دفع گزند
بر سر نار است نهاده سپند
هوش مصنوعی: نقطهای که در حرف "نون" وجود دارد، برای جلوگیری از آسیبها بر روی سر نار (چشم) قرار داده شده است.
وان دوی دیگر شده چون مردمک
نور ده دیده ملک و ملک
هوش مصنوعی: دو چشم مانند مردمک نور، به زیبایی و دلنشینی تبدیل شدهاند و حالتی شگفتانگیز و دلربا پیدا کردهاند. این دو چشم نمایانگر جلال و زیبایی هستند که در دنیای اعلی و ملکوت وجود دارند.
نوزده حرف ست به وقت شمار
فیض رسانیده به هژده هزار
هوش مصنوعی: نوزده حرف وجود دارد که در زمان خاصی به برکت و خیر، به هجده هزار چیزی منتهی شدهاند.
وصف رحیم است شده ختم آن
صورت ختم آمده در وی عیان
هوش مصنوعی: توصیف خداوند رحیم به پایان رسیده و نشانههای او به وضوح در این صورت نمایان شده است.
این دو دلیل است که از کردگار
فیض رحیم است بود ختم کار
هوش مصنوعی: این دو نشانه است که از جانب پروردگار رحمتهایش به وجود آمده و نشاندهندهی پایان کار است.