گنجور

بخش ۱۹ - آغاز مقال در شرح صورت حال سلامان و ابسال

شهریاری بود در یونان زمین
چون سکندر صاحب تاج و نگین
بود در عهدش یکی حکمت شناس
کاخ حکمت را قوی کرده اساس
اهل حکمت یک به یک شاگرد او
حلقه بسته جمله گرداگرد او
شاه چون دانست قدرش را شریف
ساختش در خلوت و صحبت حریف
جز به تدبیرش نرفتی نیم گام
جز به تلقینش نجستی هیچ کام
در جهانگیری ز بس تدبیر کرد
قاف تا قافش همه تسخیر کرد
خلق را از عدل و جودش ساخت کار
شد بدان بنیاد ملکش استوار
شاه چون نبود به نفس خود حکیم
تا حکیمی نبودش یار و ندیم
قصر ملکش را بود بنیاد سست
کم فتد قانون حکم او درست
خالی از نعت و نشان عدل و ظلم
فرق نتواند میان عدل و ظلم
ظلم را بندد به جای عدل کار
عدل را داند به سان ظلم عار
عالم از بیداد او گردد خراب
چشمه سار ملک و دین از وی سراب
نکته ای خوش گفته است آن دوربین
عدل دارد ملک را قایم نه دین
کفر کیشی کو به عدل آید فره
ملک را از ظالم دیندار به

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شهریاری بود در یونان زمین
چون سکندر صاحب تاج و نگین
هوش مصنوعی: در سرزمینی به نام یونان، پادشاهی وجود داشت که شبیه سکندر، با تاج و نگینی درخشان و قدرت نمایی می‌کرد.
بود در عهدش یکی حکمت شناس
کاخ حکمت را قوی کرده اساس
هوش مصنوعی: در زمان او، شخصی آگاه به علم و دانش وجود داشت که بنیان و پایه‌های علم و حکمت را مستحکم و قوی کرده بود.
اهل حکمت یک به یک شاگرد او
حلقه بسته جمله گرداگرد او
هوش مصنوعی: افراد دانا یکی یکی در اطراف او جمع شده‌اند و به نوعی در حلقه‌ای از شاگردی او قرار دارند.
شاه چون دانست قدرش را شریف
ساختش در خلوت و صحبت حریف
هوش مصنوعی: وقتی شاه به ارزش و مقام او پی برد، در تنهایی و گفتگو با دوستانش او را ارجمند و عزیز کرد.
جز به تدبیرش نرفتی نیم گام
جز به تلقینش نجستی هیچ کام
هوش مصنوعی: تنها با برنامه‌ریزی و تدبیر او قدمی برنداشته‌ای و هیچ‌گاه بدون آموزش او به جایی نرسیده‌ای.
در جهانگیری ز بس تدبیر کرد
قاف تا قافش همه تسخیر کرد
هوش مصنوعی: به خاطر برنامه‌ریزی و تدبیر زیادی که انجام داد، توانست سرتاسر جهان را تحت کنترل خود درآورد.
خلق را از عدل و جودش ساخت کار
شد بدان بنیاد ملکش استوار
هوش مصنوعی: خلق را به خاطر عدل و سخاوت او به وجود آورد و بر اساس این اصول، کشورش را پایدار ساخت.
شاه چون نبود به نفس خود حکیم
تا حکیمی نبودش یار و ندیم
هوش مصنوعی: چون شاه خود فردی دانشمند و حکیم نبود، افرادی که به عنوان یار و دوست او می‌توانستند کمکش کنند نیز حکیم و دانشمند نبودند.
قصر ملکش را بود بنیاد سست
کم فتد قانون حکم او درست
هوش مصنوعی: شالوده‌ی قصر پادشاهی او ضعیف است، چون قانون و فرمان او به درستی پابرجا نمی‌ماند.
خالی از نعت و نشان عدل و ظلم
فرق نتواند میان عدل و ظلم
هوش مصنوعی: اگر چیزی از ویژگی‌ها و نشانه‌های عدالت و ظلم خالی باشد، نمی‌تواند بین این دو تفاوت قائل شود.
ظلم را بندد به جای عدل کار
عدل را داند به سان ظلم عار
هوش مصنوعی: اگر ظلم را به جای عدالت قرار دهیم، چنین عدالت‌هایی در واقع جایگاه و ارزش واقعی خود را از دست می‌دهند.
عالم از بیداد او گردد خراب
چشمه سار ملک و دین از وی سراب
هوش مصنوعی: جهان به خاطر ظلم و ستم او ویران می‌شود، مانند چشمه‌سار که از او فقط توهم و سراب باقی می‌ماند و هیچ حقیقتی در آن نیست.
نکته ای خوش گفته است آن دوربین
عدل دارد ملک را قایم نه دین
هوش مصنوعی: چیزی زیبا گفته شده است؛ دوربین عدالت بر ملک سلطنت دارد، نه بر دین.
کفر کیشی کو به عدل آید فره
ملک را از ظالم دیندار به
هوش مصنوعی: اگر کسی به راستی عدالت را رعایت کند، حتی اگر غیرمذهبی باشد، برتری و قدرت را از دست کسی که به ظاهر دیندار است و در واقع ظالم است، می‌گیرد.

حاشیه ها

1397/05/30 10:07
روح الله

شاه بیت این شعر:
نکته ای خوش گفته است آن دوربین
عدل دارد ملک را قایم نه دین

1398/01/07 21:04
حسن عبدی

درباره این مطالب برای مطالعه بیشتر به کتاب اشارات که نوشته خواجه نصیرالدین طوسی است و ایه ال..حسن زاده آملی شرحی عربی برآن نوشته که میتوانید مطالعه بفرمایید داستان را به زبان عرفانی بیان میکند و تشریح داده اند والسلام