بخش ۱۶ - حکایت آن میپرست که به مراتب کمال پیوست؛ از وی سبب آن پرسیدند گفت این از برکت آن یافتم که هرگز جام می بر لب نیاوردم که بر عزیمت آن بوده باشم که به جام دیگر آلوده گردم
میپرستی رو به راه توبه کرد
وز گنه جا در پناه توبه کرد
یافت از توبه مقامات بلند
وآمدش صید ولایت در کمند
سالها در کار می بشتافتی
این کرامت از چه خصلت یافتی؟
گفت هر گاهی که جام می به لب
مینهادم بهر شادی و طرب
کم گذشتی بر ضمیر من که باز
دست خود آرم به جام می فراز
غیر ازین معنی نگشتی در دلم
کز نشاط می دل خود بگسلم
یمن این نیت مرا توفیق داد
صد در دولت به روی من گشاد
بخش ۱۵ - در بیان آنکه امضای عزیمت بر ترک گناه در مشیت حق است سبحانه و تعالی اگر امضا کند شکر باید کرد والا عذر باید آورد: توبه چون شیشه قضا آمد چو سنگبخش ۱۷ - اشارت به خوابی که ناظم در اثنای این دیباچه دیده و تعبیر آن چنانچه خود کرده آرمیده: چون رسیدم شب بدینجا زین خطاب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.