بخش ۳۷ - حکایت آن بد سرشت که به صاحب عباد نامه نوشت که فلان مالدار مرده است و از وی مال خطیر مانده و بجز یک طفل صغیر وارثی ندارد و جواب نوشتن صاحب عباد به وی
ابن عباد آن بری ز عناد
یار عباد و سازگار عباد
نام او زیب نامه کرم است
همچو اویی درین گروه کم است
سوی او ساعیی ز خبث سرشت
به سعایت یکی صحیفه نوشت
که فلان آن به مال چون قارون
شد برون زین نشیمن وارون
وارث مال او ز ناکس و کس
طفلکی خردسال مانده و بس
غرضش آنکه دست بگشاید
مال او هر چه هست برباید
شاید او نیز کاسه ای لیسد
یا بر این دوک رشته ای ریسد
آن کریم زمانه خامه کشید
وین حروفش به پشت نامه کشید
کان سفر کرده زین سرای امید
باد مقرون به رحمت جاوید
طفلش ایمن ز حادثات زمن
باد پرورده نبات حسن
مال او نیز باد روز به روز
در فزایش ز دولت فیروز
وانکه اظهار این سعایت کرد
بر ما دعوی کفایت کرد
دل ز شادی تهی و کف ز درم
ابدالدهر خوار باد و دژم
بخش ۳۶ - در بیان آنکه همچنان که پادشاهان را از دانشمندان خوب گفتار نیک کردار ناچار است از وزیر مشیر به رعایت رعایا و عنایت به کافه برایا ناگزیر است: شاه را آنچنان که نیست گزیربخش ۳۸ - نصیحتی منجی از فضیحت و ملامت مفضی به سلامت: بشنو ای خواجه این حکایت را
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ابن عباد آن بری ز عناد
یار عباد و سازگار عباد
هوش مصنوعی: ابن عباد از دشمنی و کینهتوزی دور است و با یاران خود در ارتباطی دوستانه و همدلانه زندگی میکند.
نام او زیب نامه کرم است
همچو اویی درین گروه کم است
هوش مصنوعی: نام او زیبا و نشاندهنده لطف و مهربانیاش است و مانند او، در این جمع، کمتر کسی یافت میشود.
سوی او ساعیی ز خبث سرشت
به سعایت یکی صحیفه نوشت
هوش مصنوعی: کسی که نیت بدی دارد، به خاطر خصومتش علیه دیگران، داستانی تازه و نادرست نوشت.
که فلان آن به مال چون قارون
شد برون زین نشیمن وارون
هوش مصنوعی: فلانی به خاطر ثروتش مانند قارون از این منزل بیرون رفته و دور شده است.
وارث مال او ز ناکس و کس
طفلکی خردسال مانده و بس
هوش مصنوعی: وارث مال او تنها یک بچه کوچک و بیتجربه است که در دنیای بزرگسالان تنها مانده است.
غرضش آنکه دست بگشاید
مال او هر چه هست برباید
هوش مصنوعی: او میخواهد با گشایش دستش، تمام داراییهای او را به چنگ آورد و از آن خود کند.
شاید او نیز کاسه ای لیسد
یا بر این دوک رشته ای ریسد
هوش مصنوعی: شاید او هم در حال انجام کاری مشابه است، یا در حال بافتن رشتهای است.
آن کریم زمانه خامه کشید
وین حروفش به پشت نامه کشید
هوش مصنوعی: در عصر خود، فردی با سخاوت و کرامت به نوشتن مشغول شد و این نوشتههایش را بر روی کاغذ منتقل کرد.
کان سفر کرده زین سرای امید
باد مقرون به رحمت جاوید
هوش مصنوعی: کسی که از این دنیای امید سفر کرده، امیدوارم که به رحمت دائمی خداوند برسد.
طفلش ایمن ز حادثات زمن
باد پرورده نبات حسن
هوش مصنوعی: بچهاش از حوادث زمان در امان است و مانند گیاهی خوب پرورش یافته است.
مال او نیز باد روز به روز
در فزایش ز دولت فیروز
هوش مصنوعی: ثروت او هر روز بیشتر میشود، به لطف دولت فیروز.
وانکه اظهار این سعایت کرد
بر ما دعوی کفایت کرد
هوش مصنوعی: کسی که این بدگویی را درباره ما کرد، دیگر بهانهای برای توجیه رفتار خودش ندارد.
دل ز شادی تهی و کف ز درم
ابدالدهر خوار باد و دژم
هوش مصنوعی: دل از شادی خالی است و دستم همیشه خالی و بیارزش. امیدوارم تا ابد در عذاب و غم باشم.