گنجور

بخش ۱۵ - حکایت غازان که از برای یک توبره کاه آتش در خرمن ظالمی انداخت و از پرتو آن عالمی را روشن ساخت

سرور خیل غازیان غازان
بر سر دشمنان دین تازان
روزی از شهر کرد عزم شکار
در رهش بر دهی فتاد گذار
به تعدی گرفت ناسره ای
از فقیری ز کاه توبره ای
خواست از وی فقیر دهقان داد
به سیاستگریش فرمان داد
گفت با شه وزیر وزر اندوز
بهر ظلمی هزار عذر آموز
کای شهنشه برای مشتی کاه
به سیاست مریز خون سپاه
شاه گفت ای به کار عدل زبون
گر نریزم برای کاهش خون
کاه را چون گرفت جو خواهد
جان دهقان برای جو کاهد
ور ز جو نیز دارمش معذور
بر وی آرد برای گندم زور
ور جهد از سیاست گندم
طمع آرد به خانه مردم
آتش افتد چو در در خانه
بایدش ز آب کشت مردانه
کز در خانه چون به بام رسد
کی کس از کشتنش به کام رسد
پس بفرمود تا کنند سپاه
خرمنی کاه گرد بر سر راه
جا به بالای خرمنش سازند
واندر آن خرمن آتش اندازند
آتش افتاد چون در آن خرمن
شد جهان از فروغ آن روشن
ظلمت ظلم از جهان برخاست
جان ظالم فتاد در کم و کاست
علم نور عدل بر سر زد
سر بر این نه رواق اخضر زد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرور خیل غازیان غازان
بر سر دشمنان دین تازان
هوش مصنوعی: راهنما و پیشوای گروهی از مجاهدان در میدان جنگ بر علیه دشمنان دین و آیین با شجاعت و قدرت می‌تازد.
روزی از شهر کرد عزم شکار
در رهش بر دهی فتاد گذار
هوش مصنوعی: روزی شخصی از شهر کرد تصمیم گرفت به شکار برود و در راه خود به یک دهکده رسید.
به تعدی گرفت ناسره ای
از فقیری ز کاه توبره ای
هوش مصنوعی: یک فرد فقیر به خاطر کمبود مالی، از دیگران چیزی می‌گیرد که به شدت نگران‌کننده است. او به خاطر نیازش، ناچار به پذیرش چیزی شده که ارزش چندانی ندارد.
خواست از وی فقیر دهقان داد
به سیاستگریش فرمان داد
هوش مصنوعی: او از او خواست که به کشاورز فقیر کمک کند و به سیاستمدار دستور داد تا این کار را انجام دهد.
گفت با شه وزیر وزر اندوز
بهر ظلمی هزار عذر آموز
هوش مصنوعی: وزیر به پادشاه گفت که برای هر ظلم و ستمی که انجام می‌شود، هزار توجیه و عذر وجود دارد.
کای شهنشه برای مشتی کاه
به سیاست مریز خون سپاه
هوش مصنوعی: ای پادشاه، برای یک مشت کاه، نیازی به ریختن خون سپاه نیست.
شاه گفت ای به کار عدل زبون
گر نریزم برای کاهش خون
هوش مصنوعی: شاه گفت ای کسی که به عدالت معتقدی، اگر برای کاهش خونریزی، کار نادرست و بی‌عدالتی انجام ندهی.
کاه را چون گرفت جو خواهد
جان دهقان برای جو کاهد
هوش مصنوعی: زمانی که کاه به دست می‌آید، جو نیز با آن همراه خواهد آمد و این باعث می‌شود که جان کشاورز برای برداشت جو تنگ شود. در واقع، وقتی که محصولی به دست می‌آید، ممکن است توجه و انرژی ما به سمت آن معطوف شود و نیاز به مراقبت بیشتری پیدا کند.
ور ز جو نیز دارمش معذور
بر وی آرد برای گندم زور
هوش مصنوعی: اگر نخل هم از جو می‌روید، بر او معذور می‌دارم، چون برای برداشت گندم از او زور می‌آورند.
ور جهد از سیاست گندم
طمع آرد به خانه مردم
هوش مصنوعی: اگر کسی با سیاست و تدبیر تلاش کند و بخواهد از حق دیگران بهره‌برداری کند، نتیجه‌اش این است که در نهایت به خود او آسیب می‌رسد و کارش به جایی نخواهد رسید.
آتش افتد چو در در خانه
بایدش ز آب کشت مردانه
هوش مصنوعی: وقتی که مشکل و خطر در خانه‌ی کسی پیش می‌آید، باید با شجاعت و تصمیم‌گیری درست با آن مواجه شود و آن را حل کند.
کز در خانه چون به بام رسد
کی کس از کشتنش به کام رسد
هوش مصنوعی: وقتی که ندا به خانه می‌رسد و به بام می‌رسد، دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند از کشتن او لذت ببرد.
پس بفرمود تا کنند سپاه
خرمنی کاه گرد بر سر راه
هوش مصنوعی: پس دستور داد تا سپاه، توده‌ای از کاه را در کنار جاده بریزند.
جا به بالای خرمنش سازند
واندر آن خرمن آتش اندازند
هوش مصنوعی: جای گندم‌زارش را خواهند تغییر داد و در آن گندم‌زار آتش خواهند زد.
آتش افتاد چون در آن خرمن
شد جهان از فروغ آن روشن
هوش مصنوعی: آتش که در کاه و گرما افتاد، باعث شد که دنیا از شعاع و نور آن پر شود و روشنایی بگیرد.
ظلمت ظلم از جهان برخاست
جان ظالم فتاد در کم و کاست
هوش مصنوعی: تاریکی‌ها و مشکلاتی که ناشی از ظلم بودند از دنیا برطرف شدند و زندگی ظالم بر اثر این ظلم و ناپاکی‌ها دچار نقصان و آسیب شد.
علم نور عدل بر سر زد
سر بر این نه رواق اخضر زد
هوش مصنوعی: علم به مانند نوری است که بر فراز سر عدالت تابیده و این نور باعث می‌شود که بر این پرده سبز، جلوه‌گری کند.