گنجور

بخش ۹ - حکایت ذوالنون و ابو یزید قدس الله تعالی سرهما

داد ذوالنون به بایزید پیام
کای گرفته به خواب خوش آرام
سر برآور که وقت بیگه گشت
پای در نه که کاروان بگذشت
بایزیدش جواب داد که مرد
آن بود در سرای صلح و نبرد
که رود شب به خواب از همه پیش
بامدادان رسد به منزل خویش
سر به بالین نهد به فرقت یار
صبحدم پیش او شود بیدار
لیک در مجمع طلبکاران
باشد این خواب خواب بیداران
هر که عمری ز خواب دیده نبست
ندهد این خواب یکدم او را دست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

داد ذوالنون به بایزید پیام
کای گرفته به خواب خوش آرام
هوش مصنوعی: ذوالنون به بایزید پیغام داد که تو در خواب خوشی به سر می‌بری و آرامش را تجربه می‌کنی.
سر برآور که وقت بیگه گشت
پای در نه که کاروان بگذشت
هوش مصنوعی: سر خود را بالا بیاور، چون شب به پایان رسیده است. پای خود را عقب نکش، چرا که کاروان از تو عبور کرده است.
بایزیدش جواب داد که مرد
آن بود در سرای صلح و نبرد
هوش مصنوعی: بایزید پاسخ داد که مرد واقعی کسی است که در زمان آرامش و جنگ، رفتار و شخصیت خود را حفظ کند.
که رود شب به خواب از همه پیش
بامدادان رسد به منزل خویش
هوش مصنوعی: در شب، وقتی که همه در خواب هستند، تنها صبح زود، خورشید به منزل خود می‌رسد.
سر به بالین نهد به فرقت یار
صبحدم پیش او شود بیدار
هوش مصنوعی: شخصی در اوایل صبح، سرش را بر بالین می‌گذارد و در غم فراق معشوق بیدار می‌ماند.
لیک در مجمع طلبکاران
باشد این خواب خواب بیداران
هوش مصنوعی: این خواب در واقع فقط برای کسانی که بیدارند و در پی طلب خود هستند، معنا دارد و در جمع طلبکاران به شمار می‌آید.
هر که عمری ز خواب دیده نبست
ندهد این خواب یکدم او را دست
هوش مصنوعی: هر کسی که در طول عمرش یک لحظه هم خواب زیاد نمی‌بیند، به سختی می‌تواند این خواب را در اختیار خودش قرار بدهد.