گنجور

بخش ۵۲ - رفتن معتمر دنبال آواز نالنده بار دوم و یافتن عیینه

آن بزرگ عرب چو این بشنید
جانب او شدن غنیمت دید
تا شود واقف از حقیقت راز
رفت آهسته از پی آواز
دید موزون جوانی افتاده
روی زیبا به خاک بنهاده
قد ز نخل مدینه شیرین تر
طره از عطر مکه مشکین تر
لعل او غیرت عقیق یمن
شکر مصر را رواج شکن
جبهه رخشنده در میان ظلام
همچو پر نور آبگینه شام
سنبل تر دمیده از سمنش
سبزه عنبرین ز یاسمنش
گرد لبهاش خط زنگاری
طوطی غرقه در شکر خواری
بر رخش از دو چشم اشک فشان
مانده از رشحه جگر دو نشان
آن دو خط کز رخش هویدا بود
گوییا جدولی مثنا بود
که کشید از شفق دبیر سپهر
رقم آن را به لوح صفحه مهر
داد بر وی سلام و یافت جواب
کردباوی ز روی لطف خطاب
که بدین رخ که قبله طلب است
به کدامین قبیله ات نسب است
بر زبان قبیله نام تو چیست
آرزویت کدام و کام تو چیست
دلت این گونه بی قرار چراست
همدمت ناله های زار چراست
چیست چندین غزلسرایی تو
وز مژه خون دل گشایی تو
گفت از انصار دارم اصل و نژاد
پدرم نام من عیینه نهاد
وانچه از من شنیدی و دیدی
موجب آن ز من بپرسیدی
بنشین دیر تا بگویم باز
زانکه افسانه ایست دور و دراز

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن بزرگ عرب چو این بشنید
جانب او شدن غنیمت دید
هوش مصنوعی: آن مرد بزرگ عرب وقتی این را شنید، به سمت او رفت و این را فرصتی ارزشمند دید.
تا شود واقف از حقیقت راز
رفت آهسته از پی آواز
هوش مصنوعی: او با دقت و آرامی به دنبال صدای راز می‌رود تا به حقیقت آن پی ببرد.
دید موزون جوانی افتاده
روی زیبا به خاک بنهاده
هوش مصنوعی: یک جوان زیبا و موزون به زمین افتاده و به خاک سپرده شده است.
قد ز نخل مدینه شیرین تر
طره از عطر مکه مشکین تر
هوش مصنوعی: قد بلند و زیبای دختران مدینه به اندازه‌ای شیرین و دلنواز است که طره‌های موی آن‌ها عطری خوش‌تر از عطر مکه دارد و رایحه‌اش از مشک نیز دل‌انگیزتر است.
لعل او غیرت عقیق یمن
شکر مصر را رواج شکن
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و جذابیت یک سنگ قیمتی، مانند لعل و عقیق، می‌پردازد و نشان می‌دهد که آن سنگ‌ها توانسته‌اند به حیات و شکوه عواطف و احساسات انسانی رونق بدهند. این بیان به خوبی قدرت زیبایی و شیرینی عشق را به تصویر می‌کشد و به رابطه عمیق آن با جواهرات اشاره می‌کند.
جبهه رخشنده در میان ظلام
همچو پر نور آبگینه شام
هوش مصنوعی: در دل تاریکی، چهره‌ای درخشان وجود دارد که مانند شیشه‌ای درخشان در شب است.
سنبل تر دمیده از سمنش
سبزه عنبرین ز یاسمنش
هوش مصنوعی: سنبل به عنوان یک گل زیبا و خوشبو، به تازگی شکوفا شده و از رایحه و لطافت خود می‌نالد. سبزه‌ها که با عطر عنبر مشبک هستند، از یاسمن به وجود آمده‌اند. به طور کلی، این بیت زیبایی و طراوت گل‌ها و عطر دلنشین آن‌ها را توصیف می‌کند.
گرد لبهاش خط زنگاری
طوطی غرقه در شکر خواری
هوش مصنوعی: لب‌های او همچون دور نگینی است که درخششی زرد و شاداب دارد، شبیه به طوطی‌ای که در شیرینی و زیبایی غرق شده است.
بر رخش از دو چشم اشک فشان
مانده از رشحه جگر دو نشان
هوش مصنوعی: بر چهره‌اش دو لکه اشک باقی مانده که نشانه‌ای از درد دل و احساسات عمیق اوست.
آن دو خط کز رخش هویدا بود
گوییا جدولی مثنا بود
هوش مصنوعی: دو خطی که بر چهرهٔ او نمایان بود، به‌گونه‌ای به نظر می‌رسید که همچون یک جدول دو ستونه است.
که کشید از شفق دبیر سپهر
رقم آن را به لوح صفحه مهر
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که این عبارت به تصوری شاعرانه از آسمان و ستاره‌ها اشاره دارد. در اینجا، "دبیر سپهر" به عنوان نویسنده‌ٔ آسمان توصیف شده است که با رنگ‌های شفق، شکل و طرحی را بر روی لوحی از نور و مهر به تصویر می‌کشد. در واقع، این تصویر به زیبایی‌های کیهانی و اراده‌ای که سرنوشت انسان‌ها را رقم می‌زند، پرداخته است.
داد بر وی سلام و یافت جواب
کردباوی ز روی لطف خطاب
هوش مصنوعی: او به او سلام داد و پاسخ شنید، این گفتگو به خاطر محبت و نیکی بود.
که بدین رخ که قبله طلب است
به کدامین قبیله ات نسب است
هوش مصنوعی: به کدام قبیله و نسب تعلق داری، وقتی چهره‌ات نشان‌دهنده‌ی جاذبه و زیبایی است که به سوی خود جذب می‌کند؟
بر زبان قبیله نام تو چیست
آرزویت کدام و کام تو چیست
هوش مصنوعی: نام تو در زبان مردم قبیله چیست؟ آرزوی تو چیست و به چه چیزی دست می‌یابی؟
دلت این گونه بی قرار چراست
همدمت ناله های زار چراست
هوش مصنوعی: دل تو چرا این‌قدر بی‌قراره؟ چرا کنار تو همیشه ناله و گریه هست؟
چیست چندین غزلسرایی تو
وز مژه خون دل گشایی تو
هوش مصنوعی: چرا این‌قدر شعر می‌گویی و دل را با چشم‌های خود می‌خراشی؟
گفت از انصار دارم اصل و نژاد
پدرم نام من عیینه نهاد
هوش مصنوعی: گفت که من از خانواده انصار هستم و پدرم از نسل آنهاست. نام من عیینه است که او بر من گذاشته است.
وانچه از من شنیدی و دیدی
موجب آن ز من بپرسیدی
هوش مصنوعی: هر چه از من شنیده‌ای و دیده‌ای، علتش را از خودم بپرس.
بنشین دیر تا بگویم باز
زانکه افسانه ایست دور و دراز
هوش مصنوعی: بنشین و منتظر باش تا به تو بگویم، زیرا داستانی که می‌خواهم بگویم بسیار طولانی و پیچیده است.