بخش ۵ - اشارت به قصه امتحان ملائکه مر ابراهیم خلیل را صلوات الرحمن علیه و در باختن آنچه داشت از مواشی و نعم و اموال در محبت حق سبحانه و تعالی
چون خلیل الله آن امام کرام
یافت از حق مواید انعام
افسر دولتش نهاد به سر
خلعت خلتش فکند به بر
شد پی رهروان صاحبدل
بر دل پاک او صحف نازل
کثرت مالش از عدد بگذشت
رمه و گله اش ز حد بگذشت
کوه و در پر مواشی نعمش
شهر و ده پر حواشی خدمش
لیک با این همه نمی آسود
پی کسب رضای حق می بود
روز بودی به شغل مهمانی
شب در اندیشه خدا خوانی
در مقام مجاهدت قایم
در عبادت قدم زدی دایم
حال او را چو قدسیان دیدند
جز به میزان ظن نسنجیدند
می ز پیمانه گمان خوردند
ظن به حال وی آنچنان بردند
کان همه جد و جهد دمبدمش
نیست جز در مقابل نعمش
عشق نعمت زده ست ره بر وی
عشق منعم نبرده سویی پی
عشق فعلیست آن و اسمایی
نیست از عشق ذات شیدایی
عشق کان منتشی نه از ذات است
هدف تیرهای آفات است
فعل معشوق وصف او به مثل
چون به اضداد خود شوند بدل
عاشقان را فسرده گردد دل
گرمی عشقشان شود زایل
ور بود عشق منبعث از ذات
باشد آن عشق را بقا و ثبات
ذات با هر صفت شود پیدا
عاشق از عشق آن بود شیدا
گر رضا باشد آن صفت ور قهر
جان عاشق ز هر دو یابد بهر
بخش ۴ - سلطان العارفین قدس الله تعالی سره در بادیه کله ای دید بر وی نوشته خسرالدنیا و الآخرة از زمین برداشت و بوسه داد و فرمود که این سر صوفیی است که دو جهان را برای خدای درباخته است: بحر بس ژرف و یم بس طامیبخش ۶ - اذن کردن حق سبحانه و تعالی ملائکه را در امتحان کردن ابراهیم صلوات الرحمن علی نبینا و علیه: حق چو آن وهم و آن گمان دانست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون خلیل الله آن امام کرام
یافت از حق مواید انعام
هوش مصنوعی: چون حضرت ابراهیم، خلیل خدا، امام بزرگواران را به لطف و نعمتهای الهی یافت.
افسر دولتش نهاد به سر
خلعت خلتش فکند به بر
هوش مصنوعی: یک مقام برجسته دولتی تاج و لباس مخصوص خویش را بر سر گذاشت و این لباس را بر دوش خود انداخت.
شد پی رهروان صاحبدل
بر دل پاک او صحف نازل
هوش مصنوعی: دل پاک او چون آینهای روشن، در مسیر دلباختگان، شاهد پدیدار شدن فرامین و نشانههای الهی است.
کثرت مالش از عدد بگذشت
رمه و گله اش ز حد بگذشت
هوش مصنوعی: ثروت او به حدی زیاد شده که دیگر قابل شمارش نیست و تعداد گوسفندها و دامهایش از حد فراتر رفته است.
کوه و در پر مواشی نعمش
شهر و ده پر حواشی خدمش
هوش مصنوعی: کوه و دشت پر از جانوران، نعمتهایش مانند شهر و روستا است که اطرافش پر از خدمات و مزایای فراوان است.
لیک با این همه نمی آسود
پی کسب رضای حق می بود
هوش مصنوعی: با وجود تمام این مسائل، او در تلاش بود تا رضایت خداوند را جلب کند و آسودگی خاطر نداشت.
روز بودی به شغل مهمانی
شب در اندیشه خدا خوانی
هوش مصنوعی: در روز به کار مهمانی مشغول هستی و شب در فکر ذکر و یاد خداوند.
در مقام مجاهدت قایم
در عبادت قدم زدی دایم
هوش مصنوعی: در تلاش و کوشش برای عبادت همیشه به پا میافتی و ادامه میدهی.
حال او را چو قدسیان دیدند
جز به میزان ظن نسنجیدند
هوش مصنوعی: آنها حال او را مانند حال فرشتگان مشاهده کردند و فقط با ظن خود آن را سنجیدند.
می ز پیمانه گمان خوردند
ظن به حال وی آنچنان بردند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نوشیدن می از پیمانه باعث شده است که برخی درباره حال و وضعیت او نگرانی و گمانهای ناخوشایند داشته باشند. آنها به طور نادرست تصور کردهاند که او در حالتی نامناسب است.
کان همه جد و جهد دمبدمش
نیست جز در مقابل نعمش
هوش مصنوعی: تمام تلاش و کوشش او فقط در برابر نعمتها و نعمتهایش است.
عشق نعمت زده ست ره بر وی
عشق منعم نبرده سویی پی
هوش مصنوعی: عشق به من هدیهای داده است که مرا به سوی خود میکشاند، اما در عین حال، محبت و بخشش آن به سمت من نمیآید.
عشق فعلیست آن و اسمایی
نیست از عشق ذات شیدایی
هوش مصنوعی: عشق یک عمل و فعالیت است، نه صرفاً نام و یا صفتی؛ و این عشق ذاتاً به شیدایی و شور و شوق مربوط میشود.
عشق کان منتشی نه از ذات است
هدف تیرهای آفات است
هوش مصنوعی: عشق واقعی از ذات و ماهیت درون انسان سر نمیزند و هدف تیرهای مشکلات و آسیبهاست.
فعل معشوق وصف او به مثل
چون به اضداد خود شوند بدل
هوش مصنوعی: وقتی که محبوب رفتار و ویژگیهای خود را به چیزهای متضاد و مخالف نسبت دهد، توصیف او نیز دگرگون میشود.
عاشقان را فسرده گردد دل
گرمی عشقشان شود زایل
هوش مصنوعی: عاشقان وقتی عشقشان کمرنگ میشود، دلشان ناراحت و بیرمق میشود.
ور بود عشق منبعث از ذات
باشد آن عشق را بقا و ثبات
هوش مصنوعی: اگر عشق از وجود و هستی خود شخص به وجود آمده باشد، آن عشق پایدار و ماندگار خواهد بود.
ذات با هر صفت شود پیدا
عاشق از عشق آن بود شیدا
هوش مصنوعی: هر انسانی با صفات خود شناخته میشود و عاشق واقعی به خاطر عشقش همیشه مجذوب و سرشار از شوق و حیات است.
گر رضا باشد آن صفت ور قهر
جان عاشق ز هر دو یابد بهر
هوش مصنوعی: اگر رضا باشد، آن صفت (خوی) خوب است و اگر خشم باشد، جان عاشق از هر دو حال به یک اندازه بهرهمند میشود.