بخش ۲۱ - حاصل جواب عارف از سؤال پسر
سخن عارف ستوده سیر
چون به اینجا رسید پیش پسر
گفت کای فهم را مهیا تو
عشق من بود ازین قبل با تو
رخت آیینه مصفا بود
زان جمال ازل هویدا بود
چشم من بود بر جمال ازل
چون در آیینه ات فتاد خلل
چشم ازان آینه فرو بستم
پس زانوی خویش بنشستم
شاهد از آینه چو تابد رو
به بود آینه سر زانو
آن که باشد ز زانو آینه اش
حسن معنی شود معاینه اش
بخش ۲۰ - اشارت به جماعتی که در مظاهر صوری و معنوی مشهود ایشان جز جمال مطلق حضرت حق جل ذکره نیست: وان دگر گرچه سوی صورت روبخش ۲۲ - سؤال دیگر از جانب پسر و جواب عارف: پس پسر گفت ایهاالعارف
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سخن عارف ستوده سیر
چون به اینجا رسید پیش پسر
هوش مصنوعی: سخن عارف در مورد سفر روحانی و سیر و سلوکش به جایی میرسد که به پسرش، یا نسلی بعدی، گزارش میدهد و آن را مورد ستایش قرار میدهد. در واقع، او به بیان تجربیات و دستاوردهای معنوی خود میپردازد و بر اهمیت آن تاکید میکند.
گفت کای فهم را مهیا تو
عشق من بود ازین قبل با تو
هوش مصنوعی: گفت: ای فهم، آماده باش! عشق من از قبل با تو بوده است.
رخت آیینه مصفا بود
زان جمال ازل هویدا بود
هوش مصنوعی: لباس تو از زیبایی چنان درخشان است که نشانی از جمال ازلی را در خود دارد.
چشم من بود بر جمال ازل
چون در آیینه ات فتاد خلل
هوش مصنوعی: چشم من به زیبایی ازلی توجه داشت، اما وقتی در آینه نگاه کردم، نقصی را در آن دیدم.
چشم ازان آینه فرو بستم
پس زانوی خویش بنشستم
هوش مصنوعی: من از نگاه به آن آینه چشم پوشیدم و سپس بر زانوی خود نشستم.
شاهد از آینه چو تابد رو
به بود آینه سر زانو
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی در آینه حاضر میشود، زیبایی با تمام وجود خود را جلوهگر میکند و فرد به تماشای آن مینشیند.
آن که باشد ز زانو آینه اش
حسن معنی شود معاینه اش
هوش مصنوعی: کسی که از زانو به پایین خود را آینهای قرار دهد، زیبایی و ویژگیهای خوب او به صورت واقعی و عمیق قابل مشاهده و بررسی خواهد بود.