بخش ۹۶ - در بیان آنکه حکم لعنت مخصوص به تالیان قرآن نیست بلکه هر عملی ناشی از عجب و ریا و سایر محبطات عمل می شود از این قبیل است
حکم لعنت ز فعل بی اخلاص
نیست با قاریان قرآن خاص
بس مصلی که در میان نماز
می کند بر خدای عرض نیاز
چون در صدق نیست باز بر او
می کند لعنت آن نماز بر او
این بود حال سایر قربات
چون صیام و قیام و حج و زکات
هر چه اخلاص نیست اکسیرش
گر زر ناب کم ز مس گیرش
چیست اخلاص آنکه کسب و عمل
پاک سازی ز شوب نفس دغل
نه در آن صاحب غرض باشی
نه ازان طالب عوض باشی
کیسه خود ازو بپردازی
سایه خود بر او نیندازی
حول خود از میانه برداری
قوت خود تمام بگذاری
حول و قوت ز فضل حق بینی
گل حکمت ز باغ حق چینی
بخشش محض بینی اش ز خدا
بر تو جاری شده ز وهب عطا
لیک با این همه خجل باشی
فعل ناکرده منفعل باشی
زانکه آن فعل گرچه فضل حق است
مبتنی بر قضای ما سبق است
مظهر آن تویی و در ظاهر
ساری احکام مظهر و سایر
گرچه خالیست فعل حق ز خلل
ناقص آمد عمل ز نقص محل
آب باران که فصل فروردین
آمد از آسمان به سوی زمین
بود شیرین ولی به عرصه دشت
شور شد چون به خاک شوره گذشت
بود جان بخش بوی باد شمال
که وزید از مهب لطف و جمال
بر بیابان گرم کرد مرور
یافت اسم سموم و نعت حرور
بخش ۹۵ - حکایت عاشق و معشوقی که شب در خلوتی نشسته بودند و در بر همه اغیار بسته ناگاه غلام آن عاشق که باریک نام داشت حلقه بر در زد عاشق گفت کیست گفت منم غلام تو باریک عاشق گفت باز گرد که اگر در باریکی مویی شده ای امشب تو را درین خلوت گنجایی نیست: مبتلایی به عشق بدخوییبخش ۹۷ - در بیان آنکه مخلص مکسور اللام مادام که اخلاص را مضاف به خود می بیند در عین اشراک است و المخلصون علی خطر عظیم اشارت بدین تواند بود و چون به فضل حق سبحانه خلاصی از خودش دست داد و آن اخلاص را مضاف به حق سبحانه مشاهده کرد مخلص باشد بفتح اللام بلکه مخلص باشد و هم مخلص مخلص مفتوح اللام به اعتبار اضافت فعل اخلاص به حق و مخلص مکسوراللام به اعتبار مظهریت خودش مر فعل حق را سبحانه و لهذا مخلصین در شأن انبیا علیهم السلام به روایتی کسر و فتح لام نازل شده است: مرد مخلص نگشته از خود پاک
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حکم لعنت ز فعل بی اخلاص
نیست با قاریان قرآن خاص
هوش مصنوعی: عذاب و لعنت برای کسانی که به طور غیرصادقانه و بیاخلاص عمل میکنند، صادر نمیشود. این موضوع بیشتر شامل قاریان قرآن میشود که در تلاوت خود صداقت و نیت درست را رعایت نمیکنند.
بس مصلی که در میان نماز
می کند بر خدای عرض نیاز
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی که در هنگام نماز به خداوند دعا میکنند و نیازهای خود را مطرح میسازند، نشان دهنده اهمیت و نقش نماز در زندگی آنهاست. این افراد با توجه به نیازهایشان به درگاه خداوند رجوع میکنند و از او یاری میطلبند.
چون در صدق نیست باز بر او
می کند لعنت آن نماز بر او
هوش مصنوعی: اگر انسان در صدق و راستی نباشد، حتی نماز نیز بر او نفرین خواهد کرد.
این بود حال سایر قربات
چون صیام و قیام و حج و زکات
هوش مصنوعی: حال دیگر عبادتها همچون روزه، نماز شب، حج و صدقه نیز همینطور است.
هر چه اخلاص نیست اکسیرش
گر زر ناب کم ز مس گیرش
هوش مصنوعی: هر چیزی که خلوص و صداقت نداشته باشد، ارزشش کمتر از مس است حتی اگر طلای خالص باشد.
چیست اخلاص آنکه کسب و عمل
پاک سازی ز شوب نفس دغل
هوش مصنوعی: اخلاص چیست؟ آیا این نیست که کار و تلاش خود را از آلودگیهای نفس فاسد پاک کنیم؟
نه در آن صاحب غرض باشی
نه ازان طالب عوض باشی
هوش مصنوعی: نه در پی خواستههای دیگران باشی و نه به دنبال سود و جبران برای خودت.
کیسه خود ازو بپردازی
سایه خود بر او نیندازی
هوش مصنوعی: اگر از او چیزی بگیری، نگذار که سایهات بر او بیفتد.
حول خود از میانه برداری
قوت خود تمام بگذاری
هوش مصنوعی: اگر بخواهی قدرت خود را در زندگی و کارهایت به کار بری، باید از مرکز و نقطهی قوت خود دور شوی و آن را با تمام توانت به کار بگیری.
حول و قوت ز فضل حق بینی
گل حکمت ز باغ حق چینی
هوش مصنوعی: در اینجا به قدرت و توانایی که از لطف خداوند به دست میآید اشاره شده و اینکه میتوان دانایی و حکمت را همانند گلی زیبا از باغ رحمت و حکمت الهی برداشت کرد.
بخشش محض بینی اش ز خدا
بر تو جاری شده ز وهب عطا
هوش مصنوعی: نیکی به تو از جانب خداوند سرازیر شده است، مانند عطا و بخشش که او به بندگانش میدهد.
لیک با این همه خجل باشی
فعل ناکرده منفعل باشی
هوش مصنوعی: اما با وجود این همه، باید خجلت زده باشی که هیچ عملی انجام ندادهای و فقط در حال واکنش به اتفاقات هستی.
زانکه آن فعل گرچه فضل حق است
مبتنی بر قضای ما سبق است
هوش مصنوعی: این عمل، هرچند mercy خداوند است، اما بر اساس تقدیر و سرنوشت پیشین ما بنا شده است.
مظهر آن تویی و در ظاهر
ساری احکام مظهر و سایر
هوش مصنوعی: تو نماد آن حقیقت هستی و در ظاهر، احکام و نشانههای آن را در خود داری.
گرچه خالیست فعل حق ز خلل
ناقص آمد عمل ز نقص محل
هوش مصنوعی: اگرچه عمل خداوند هیچگونه نقص و عیبی ندارد، اما کارها و اعمال ما به خاطر نقصهایی که در ما وجود دارد، کامل نیستند.
آب باران که فصل فروردین
آمد از آسمان به سوی زمین
هوش مصنوعی: باران در فصل بهار از آسمان به زمین میبارد.
بود شیرین ولی به عرصه دشت
شور شد چون به خاک شوره گذشت
هوش مصنوعی: شیرینی وجودش در ابتدا موج میزد، اما وقتی به بیابان شورهزار رسید، رنگ و بوی خود را از دست داد.
بود جان بخش بوی باد شمال
که وزید از مهب لطف و جمال
هوش مصنوعی: نسیم خنک و خوشبو که از سمت شمال وزیده، جان را تازه و شاداب میکند و زیبایی و مهربانی را به ارمغان میآورد.
بر بیابان گرم کرد مرور
یافت اسم سموم و نعت حرور
هوش مصنوعی: در بیابان داغ، نام بادهای سوزان و ویژگیهای گرما به وضوح حس میشود.