بخش ۸۹ - اشارة حرفیة الی الباء
با که از بسمله ست حرف نخست
بر بواقی ازان ترفع جست
که ز رفعت گذشت و خفض گزید
به چنین رفعتی ز خفض رسید
به تواضع چو ساخت خود را پست
حق گرفتش بدان ترفع دست
پست شو پست تا بلند شوی
بهره بفکن که بهره مند شوی
دانه اول فتاد پست به خاک
تا ازان سر کشید بر افلاک
چون خود از جیب کسر بر زد سر
آن صفت شد به جار او منجر
زانکه مجرور خویش را جار است
خو گرفتن ز جار ناچار است
هر که دارد ز خصلتی مایه
اثر آن رسد به همسایه
کرد گویی بدین حیث اشعار
آن که الجار گفت ثم الدار
فقر خواهی به اهل فقر نشین
همنشینی به اهل فقر گزین
تا کنی کسب ازان فریق اثری
گرچه زان کسب نبودت خبری
طبع دزدد ز یار بهتر خوی
نافه گیرد ز مشک اذفر بوی
عامل اندر حروف بسمله نیست
غیر «بی » از حروف عامله نیست
از عمل نیست یک نفس خالی
از عمل یافت منصب عالی
درجات رفیع در دو سرا
مبتنی بر عمل فتاد تو را
رو ز قرآن الیه یصعد خوان
کش بود تا به یرفعه میدان
تا بدانی که طیب از کلمات
یعنی ارواح ناجی از ظلمات
چون به اوج بقا کنند صعود
جز به قدر عمل نخواهد بود
«بی » که بنشست در مقام «الف »
چون خلیفه به جای مستخلف
آنچه مستخلف از ترفع شان
داشت بنمود در خلیفه عیان
طول قد الف ازین معنی
می نماید کنون ز صورت «بی »
ور نه «بی » در مواضع دیگر
منخفض بود و نافراخته سر
پادشاهان خلیفگان حق اند
در خلافت همه بر این نسق اند
هر چه دارند اتصاف بدو
ز اقتدار و نفاذ امر علو
وصف های حق است عز و جل
گشته ظاهر ولی به قدر محل
بخش ۸۸ - انتقال از استعاذه به بسمله: چون زبان و جنان و ارکان رابخش ۹۰ - اشارة حرفیة الی الالف: «الف » اسم پیشتر از «با»
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با که از بسمله ست حرف نخست
بر بواقی ازان ترفع جست
هوش مصنوعی: هر چه در ابتدا شروع میشود، به واسطه نام خدا به واقعیتهای عمیقتری میرسد و از آنچه که در سطح ظاهر به نظر میرسد، فراتر میرود.
که ز رفعت گذشت و خفض گزید
به چنین رفعتی ز خفض رسید
هوش مصنوعی: کسی که از اوج و ارتفاع گذر کرد و به پایینتر رفت، به این اوج و بلندی از پایین دست یافت.
به تواضع چو ساخت خود را پست
حق گرفتش بدان ترفع دست
هوش مصنوعی: به خاطر تواضع و فروتنیاش، خود را کوچک و پست کرد و به همین دلیل خداوند او را به مقام والا و ترقی رساند.
پست شو پست تا بلند شوی
بهره بفکن که بهره مند شوی
هوش مصنوعی: اگر خود را فروتن کنی و از خودخواهی دست برداری، به مرتبه بالاتری خواهی رسید. در واقع، اگر از دنیا و خواستههای آن کاسته و به جای آن بر محتوا و مفید بودن تمرکز کنی، واقعاً بهرهمند خواهی شد.
دانه اول فتاد پست به خاک
تا ازان سر کشید بر افلاک
هوش مصنوعی: دانه ابتدا در زمین افتاد تا از آن، گیاهی سر برآورد و به آسمان رسید.
چون خود از جیب کسر بر زد سر
آن صفت شد به جار او منجر
هوش مصنوعی: وقتی خود شخص از نقصان و کمبود خود آگاه شد، به تدریج به وصف و ویژگیهای او پاسخ گفته شد و به عموم مردم معرفی گردید.
زانکه مجرور خویش را جار است
خو گرفتن ز جار ناچار است
هوش مصنوعی: چون کسی به حال و وضعیت خود عادت کند، دیگر تغییر و تحول در آن حال برایش دشوار میشود.
هر که دارد ز خصلتی مایه
اثر آن رسد به همسایه
هوش مصنوعی: هر کس ویژگی خاصی داشته باشد، نشان آن در رفتار و ارتباطاتش با دیگران نمایان میشود.
کرد گویی بدین حیث اشعار
آن که الجار گفت ثم الدار
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که شاعر در اینجا به تأثیر و اهمیت همسایهها اشاره میکند و به ما یادآوری میکند که ارتباطات اجتماعی و همسایگی نیز به اندازه خانه و مکان زندگی اهمیت دارد. به عبارت دیگر، ارزش واقعی زندگی ما تنها در مکان فیزیکی نیست، بلکه در افرادی که در کنار ما هستند و روابطی که با آنها داریم نیز نهفته است.
فقر خواهی به اهل فقر نشین
همنشینی به اهل فقر گزین
هوش مصنوعی: اگر در زندگی به فقر و نیاز دچار شدهای، بهتر است که با کسانی که در چنین وضعیتی هستند، همنشینی کنی و از آنها یاد بگیری.
تا کنی کسب ازان فریق اثری
گرچه زان کسب نبودت خبری
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از آن گروه اثر و تاثیر بگیری، حتی اگر از آن کسب و کار اطلاع کافی نداشته باشی.
طبع دزدد ز یار بهتر خوی
نافه گیرد ز مشک اذفر بوی
هوش مصنوعی: روح و احساس من از محبت یار میدزدد و این حس به من کمک میکند که مانند گلی خوشبو با عطر مشک، به زیبایی و خوشبویی جلب توجه کنم.
عامل اندر حروف بسمله نیست
غیر «بی » از حروف عامله نیست
هوش مصنوعی: در حروف "بسم الله" تنها حرف "بی" عامل است و هیچ حرف دیگری برای فعل کردن وجود ندارد.
از عمل نیست یک نفس خالی
از عمل یافت منصب عالی
هوش مصنوعی: هیچ کسی نمیتواند در یک لحظه از عمل و تلاش خود دست بکشد و به مقام والایی دست یابد.
درجات رفیع در دو سرا
مبتنی بر عمل فتاد تو را
هوش مصنوعی: درجههای بالا در دنیا و آخرت بستگی به اعمال تو دارد.
رو ز قرآن الیه یصعد خوان
کش بود تا به یرفعه میدان
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره شده که علم و عمل انسان به سوی علو و بلندای معنوی صعود میکند و در مسیر این صعود، خواندن قرآن و درک معانی آن نقش مهمی دارد. به طور کلی، انسان با تکیه بر قرآن میتواند به مراحل بالاتر و درجات ارجمندتری از فضیلت و کمال دست یابد.
تا بدانی که طیب از کلمات
یعنی ارواح ناجی از ظلمات
هوش مصنوعی: برای اینکه بدانی بهترین و پاکترین واژگان همانند روحهایی هستند که از تاریکیها نجات میدهند.
چون به اوج بقا کنند صعود
جز به قدر عمل نخواهد بود
هوش مصنوعی: وقتی به اوج و بقا دست پیدا میکنیم، فقط به اندازه کارها و تلاشهایی که انجام دادهایم، به موفقیت خواهیم رسید.
«بی » که بنشست در مقام «الف »
چون خلیفه به جای مستخلف
هوش مصنوعی: وقتی که حرف «بی» بر جای حرف «الف» نشسته و مانند خلیفهای عمل میکند که به جای کسی دیگر نشسته است، به نوعی نشاندهنده تغییر نقش و جایگاه در یک موقعیت خاص است.
آنچه مستخلف از ترفع شان
داشت بنمود در خلیفه عیان
هوش مصنوعی: آنچه که باعث دوری و افت شخصیت او شده بود، در رفتار خلیفه به وضوح نمایان شده است.
طول قد الف ازین معنی
می نماید کنون ز صورت «بی »
هوش مصنوعی: طول قد الف به دلیل مفهومش، اکنون از شکل «بی» مشخص میشود.
ور نه «بی » در مواضع دیگر
منخفض بود و نافراخته سر
هوش مصنوعی: اگر «بی» در جاهای دیگر به کار میرفت، مرتبهاش پایینتر و ناپختهتر به نظر میرسید.
پادشاهان خلیفگان حق اند
در خلافت همه بر این نسق اند
هوش مصنوعی: سلاطین و پادشاهان، نمایندگان واقعی خداوند بر روی زمین هستند و همه آنها به همین شیوه به حکومت میپردازند.
هر چه دارند اتصاف بدو
ز اقتدار و نفاذ امر علو
هوش مصنوعی: هر چه دارند، به خاطر توانایی و قدرتش به او نسبت داده میشود.
وصف های حق است عز و جل
گشته ظاهر ولی به قدر محل
هوش مصنوعی: وصفهای خداوند به اندازهی ظرفیت و درک انسانها آشکار شده است.