گنجور

بخش ۸۶ - در بیان معنی استعاذت و حقیقت آن و بیان آنکه شیطان مظهر اسم مضل است پس استعاذت از وی به اسم هادی و مظاهر آن باید کرد

هست حق را دو اسم کارگزار
هر یکی را مظاهر بسیار
مظهر آن خلاف مظهر این
آن سوی کفر خوانده وین سوی دین
آن دو اسم اسم هادی است و مضل
فاش گفتم که حل شود مشکل
مظهر آن نبی و اتباعش
مظهر این بلیس و اشیاعش
آن هدایت کند به صدق و صواب
وین دلالت کند به کفر و حجاب
آنت خواند به قرب و نزدیکی
وینت راند به بعد و تاریکی
روی آن در صیانت خاطر
روی این در عمارت ظاهر
استعاذت که امر کرد بدان
ایزدت در قرائت قرآن
اولا آن بود که از ره دل
رو به هادی کنی ز اسم مضل
سر ذلت نهی به خاک نیاز
که تویی کارساز کارم ساز
زیر حکم مضل مفرسایم
آن من باش تا بیاسام
ثانیا آنکه که از ره صورت
نکند نفس و دیو مغرورت
هر چه در وی ضلالتی بینی
دامن از وی تمام درچینی
وانچه در وی هدایتی یابی
روی همت به سوی او تایی
ثالثا آنکه این خجسته کلام
به زبان آوری به صدق تمام
تا زبان چون جوارح و ارکان
استعاذت کند به وفق جنان
نه که گویی اعوذ و تازی تیز
سوی شیطان و نفس شورانگیز
نه که گویی اعوذ و آری روی
سوی بدسیرتان ناخوشخوی
تا ز هر بد عنانت کوته نیست
یک اعوذت اعوذبالله نیست
بلکه آن پیش صاحب عرفان
نیست الا اعوذ بالشیطان
گاه گویی اعوذ و گه لاحول
لیک فعلت بود مکذب قول
بر دهان جام زهر مرگ آمیز
بر زبان آنکه می کنم پرهیز
چند باشی به حیله و تلبیس
منزل دیو و سخره ابلیس
سوی خویشت دو اسبه می راند
به زبانت اعوذ می خواند
طرفه حالی که دزد بیگانه
گشته همراه صاحب خانه
می کند همچو او فغان و نفیر
در به در کو به کو که دزد بگیر
استعاذت ازان گدا آموز
که سگ ترک چون شود کین توز
به تک از سگ گریز گیرد پیش
رو نهد سوی ترک نیک اندیش
خویش را افکند به خرگاهش
کند از عجز خویش آگاهش
که خدا را برس به فریادم
ور نه سگ می کند ز بنیادم
ترک چون ضعف حال او بیند
زاری و ابتهال او بیند
در جوار خودش پناه دهد
ایمن از سگ سرش به راه دهد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هست حق را دو اسم کارگزار
هر یکی را مظاهر بسیار
هوش مصنوعی: حق دارای دو نام است که به عنوان نماینده عمل می‌کنند و هر یک از این نام‌ها مظاهر و نشانه‌های زیادی دارند.
مظهر آن خلاف مظهر این
آن سوی کفر خوانده وین سوی دین
هوش مصنوعی: این دنیا و دنیای دیگر به دو شکل متفاوت از هم هستند. در یک سو، یک نوع نگرش و باور وجود دارد که شاید به کفر تعبیر شود و در سوی دیگر، نگرش و باوری هست که به دین و ایمان مربوط می‌شود. این دو جهان با وجود تفاوت‌هایشان، هر کدام جلوه‌ای از حقیقت را نمایان می‌سازند.
آن دو اسم اسم هادی است و مضل
فاش گفتم که حل شود مشکل
هوش مصنوعی: دو نام وجود دارد: یکی هادی و دیگری مضل. به‌وضوح بیان کردم که این مسئله حل شود.
مظهر آن نبی و اتباعش
مظهر این بلیس و اشیاعش
هوش مصنوعی: نشان‌دهنده آن پیامبر و پیروانش، نشانه این شیطان و پیروان او هستند.
آن هدایت کند به صدق و صواب
وین دلالت کند به کفر و حجاب
هوش مصنوعی: این سخن به این معنی است که یکی از راهنماها فرد را به سوی حق و حقیقت هدایت می‌کند، در حالی که دیگری او را به جهالت و نادانی می‌کشاند.
آنت خواند به قرب و نزدیکی
وینت راند به بعد و تاریکی
هوش مصنوعی: آنت به محبت و نزدیکی دعوت کرد، ولی تو به دوری و تاریکی رفتی.
روی آن در صیانت خاطر
روی این در عمارت ظاهر
هوش مصنوعی: ظاهر ساختمان به گونه‌ای نگه‌داری شده که بالای آن، چهره‌اش در حفظ و نگه‌داری به زیبایی دیده می‌شود.
استعاذت که امر کرد بدان
ایزدت در قرائت قرآن
هوش مصنوعی: خداوند به تو دستور داده که هنگام خواندن قرآن به او پناه ببری.
اولا آن بود که از ره دل
رو به هادی کنی ز اسم مضل
هوش مصنوعی: نخستین گام این است که با دل به سمت راهنما بروی، نه به سمت کسی که انسان را گمراه می‌کند.
سر ذلت نهی به خاک نیاز
که تویی کارساز کارم ساز
هوش مصنوعی: هرگاه به درگاه کسی نیاز داری و خود را در موقعیت کم‌ارزشی احساس می‌کنی، بدانی که تو همان کسی هستی که می‌تواند مشکلاتت را برطرف کند و به تو کمک کند.
زیر حکم مضل مفرسایم
آن من باش تا بیاسام
هوش مصنوعی: در زیر فرمان کسی که مرا به اشتباه می‌اندازد، آرامش نمی‌یابم، پس ای آن فرد، به من احساس آرامش بده.
ثانیا آنکه که از ره صورت
نکند نفس و دیو مغرورت
هوش مصنوعی: اگر کسی با ظاهر و چهره‌ای فریبنده خود را به شما معرفی کند و نتواند از راه حقیقت و باطن وجودش به شما نزدیک شود، نباید فریب او را بخورید و به او دل ببندید.
هر چه در وی ضلالتی بینی
دامن از وی تمام درچینی
هوش مصنوعی: هر چیزی که در او گمراهی و نادرستی می‌بینی، باید به طور کامل از او دوری کنی.
وانچه در وی هدایتی یابی
روی همت به سوی او تایی
هوش مصنوعی: هرچیزی که در آن هدایت و راهنمایی پیدا کنی، تلاش و کوشش خود را به سمت او متمرکز کن.
ثالثا آنکه این خجسته کلام
به زبان آوری به صدق تمام
هوش مصنوعی: سوم اینکه این سخن خوشایند را با صداقت کامل به زبان می‌آوری.
تا زبان چون جوارح و ارکان
استعاذت کند به وفق جنان
هوش مصنوعی: تا زمانی که زبان مانند سایر اعضای بدن به دعا و درخواست پناهندگی بپردازد، بر طبق خواسته‌های درون و احساسات قلبی عمل کند.
نه که گویی اعوذ و تازی تیز
سوی شیطان و نفس شورانگیز
هوش مصنوعی: نه اینکه بگویی که از شر شیطان و نفس سرکش پناه می‌برم.
نه که گویی اعوذ و آری روی
سوی بدسیرتان ناخوشخوی
هوش مصنوعی: هرگز نگو که من به بدی آنها پناه می‌برم، زیرا روی به سوی افراد بدخو و بدسیرت ندارم.
تا ز هر بد عنانت کوته نیست
یک اعوذت اعوذبالله نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که از بدی‌های تو، نیکی‌ای وجود ندارد، پناه بردن به خدا بی‌فایده است.
بلکه آن پیش صاحب عرفان
نیست الا اعوذ بالشیطان
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در محضر افرادی که از معرفت و درک عمیق برخوردارند، هیچ چیز جز پناه بردن به خداوند و دوری از وسوسه‌های شیطانی قابل قبول نیست.
گاه گویی اعوذ و گه لاحول
لیک فعلت بود مکذب قول
هوش مصنوعی: گاهی می‌گویم به پناه تو، و زمانی می‌گویم که از چیزی قدرتی ندارم، اما در عمل، آنچه انجام می‌دهم، تناقض‌گو است.
بر دهان جام زهر مرگ آمیز
بر زبان آنکه می کنم پرهیز
هوش مصنوعی: بر لبان من زهر مرگ آوری است، اما من از گفتن آن خودداری می‌کنم.
چند باشی به حیله و تلبیس
منزل دیو و سخره ابلیس
هوش مصنوعی: مدت زیادی نمی‌توانی با فریب و نیرنگ زندگی کنی، زیرا سرانجام به سرزمین شیطان و فریب‌های او خواهی رسید.
سوی خویشت دو اسبه می راند
به زبانت اعوذ می خواند
هوش مصنوعی: تو به سوی خودت، مانند کسی که با دو اسب می‌تازد، حرکت می‌کنی و در زبانت جملات و کلمات مقدس را می‌گویی.
طرفه حالی که دزد بیگانه
گشته همراه صاحب خانه
هوش مصنوعی: واقعیتی جالب و عجیب که دزد نا آشنا حالا به عنوان همراه و همسفر صاحب خانه درآمده است.
می کند همچو او فغان و نفیر
در به در کو به کو که دزد بگیر
هوش مصنوعی: او در کوچه و خیابان فریاد می‌زند و از هر کس می‌خواهد دزد را بگیرد.
استعاذت ازان گدا آموز
که سگ ترک چون شود کین توز
هوش مصنوعی: از گدایی یاد بگیر که چگونه سگ را ترک کند و به تو نزدیک شود.
به تک از سگ گریز گیرد پیش
رو نهد سوی ترک نیک اندیش
هوش مصنوعی: از ترس یک سگ فرار می‌کند و به سمت یک ترک نیک اندیش می‌رود.
خویش را افکند به خرگاهش
کند از عجز خویش آگاهش
هوش مصنوعی: انسانی که به سوی دیار خود می‌رود، از ناتوانی و ضعف خود آگاه می‌شود.
که خدا را برس به فریادم
ور نه سگ می کند ز بنیادم
هوش مصنوعی: خدایا به کمکم بیا، وگرنه دشمنانم از من انتقام خواهند گرفت.
ترک چون ضعف حال او بیند
زاری و ابتهال او بیند
هوش مصنوعی: وقتی ترک حالت ناتوانی او را ببیند، از آن وضعیت ناراحت و دلسوز می‌شود و به درگاه خداوند دعا و زاری می‌کند.
در جوار خودش پناه دهد
ایمن از سگ سرش به راه دهد
هوش مصنوعی: در کنار خود به کسی پناه می‌دهد و او را از خطرات و ترس‌ها دور می‌کند.

حاشیه ها

1399/02/26 01:04
محمد

بیت نهم ، مصرع دوم اشتباه دارد و درستش این است
روی داری کنی ز اسم مضل