بخش ۸۳ - تمثیل حال انسان به گندم که با وجود آنکه گیاه سبز است و خواص گندم از اغتذا و غیره در وی از قوت به فعل نیامده است اطلاق این اسم بر وی می کنند اما مجازا لاحقیقة
پیر دهقان چو دانه گندم
در زمین بهر کشت سازد گم
هفته ای را ز زیر خاک کثیف
بر زند سر یکی گیاه ضعیف
چون ازین حال بگذرد یکچند
شود از تربیت قوی و بلند
بعد ازان خوشه آورد بر سر
دانه در وی هنوز تازه و تر
نورسی گر درین همه احوال
کند از پیر سالخورده سؤال
کین چه چیز است، در مقابل آن
غیر گندم نیایدش به زبان
لیک پوشیده نیست مردم را
کانچه خاصیت است گندم را
هست در وی هنوز بالقوه
فهی بالفعل غیر ممحوه
نه ازو نان پزد کسی و نه آش
نشود صرف در وجوه معاش
اسم گندم لبیب ذو تمییز
به تجوز کند بر او تجویز
لیک چون پخته و رسیده شود
به سرا و دکان کشیده شود
نام گندم محاسب ارزاق
به حقیقت بر او کند اطلاق
آدمی را شود طعام و غذی
بلکه او را شود تمام مذی
هستی خود کند در او فانی
سر برآرد ز جیب انسانی
همچنین هر که از زمین و بال
نکشیده ست سر به اوج کمال
چون گیاه فتاده بر خاک است
نام مردم بر او نه ز ادراک است
مگر از تاب علم و آب عمل
همه احوال او شود مبدل
گردد از وی صفات نقصان گم
چون گیاهی که می شود گندم
شود اندر خدای همواره
چون غذا محو در غذا خواره
بر بنی نوع خود شود فایق
آن که این اسم را بود لایق
لیک گر بازجویی آن انسان
که بود فعل و سیرتش این سان
یابیش زیر گنبد دولاب
همچو سیمرغ و کیمیا نایاب
بخش ۸۲ - حکایت نحوی و عامی و صوفی که هر کدام از الفاظ و عباراتی که میان ایشان گذشت مناسب فهم و حال خویش معنی دیگر خواستند: نحویی گفت در حضور عوامبخش ۸۴ - در تأسف و تلهف بر نایافت صحبت عزیزانی که اذا رأوا ذکر الله نشان ایشان است و اولئک الذین انعم الله علیهم در شأن ایشان است: سالها شد که روی در دیوار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیر دهقان چو دانه گندم
در زمین بهر کشت سازد گم
هوش مصنوعی: پیر دهقان مانند دانه گندم که در زمین برای کشت آماده میشود، تلاش و زحمت میکشد.
هفته ای را ز زیر خاک کثیف
بر زند سر یکی گیاه ضعیف
هوش مصنوعی: بعد از یک هفته که زیر زمین و در خاک کثیف مانده، یک گیاه ضعیف برای اولین بار سرش را بیرون میآورد.
چون ازین حال بگذرد یکچند
شود از تربیت قوی و بلند
هوش مصنوعی: وقتی که مدتی از این وضعیت بگذرد، به واسطه پرورش و تربیت صحیح، فرد به قدرت و بلندی خواهد رسید.
بعد ازان خوشه آورد بر سر
دانه در وی هنوز تازه و تر
هوش مصنوعی: پس از آن، خوشهایی که بر بالای دانه قرار دارد، هنوز تازه و شاداب است.
نورسی گر درین همه احوال
کند از پیر سالخورده سؤال
هوش مصنوعی: اگر جوانی در این همه شرایط از پیر و سالخورده سؤال کند،
کین چه چیز است، در مقابل آن
غیر گندم نیایدش به زبان
هوش مصنوعی: این چه خاصیتی دارد که هیچ چیزی غیر از گندم نمیتواند دربارهاش صحبت کند؟
لیک پوشیده نیست مردم را
کانچه خاصیت است گندم را
هوش مصنوعی: اما مردم نمیتوانند از این حقیقت پنهان بمانند که خاصیت و ویژگیهای گندم چیست.
هست در وی هنوز بالقوه
فهی بالفعل غیر ممحوه
هوش مصنوعی: در او هنوز ویژگیهایی وجود دارد که به فعلیت نرسیدهاند، ولی در عین حال تغییر نمیکنند و نسبت به گذشته محفوظ هستند.
نه ازو نان پزد کسی و نه آش
نشود صرف در وجوه معاش
هوش مصنوعی: نه کسی از او نان میپزد و نه آش در کارهای مالی آماده میشود.
اسم گندم لبیب ذو تمییز
به تجوز کند بر او تجویز
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که وقتی درباره گندم صحبت میشود، به نوعی ویژگیهای ممتاز و خاص آن را نیز در نظر میگیرند. این موضوع به نوعی از دقت و تفسیر در زبان و معنا اشاره دارد که نشان میدهد چگونه میتوان با استفاده از زبان، جنبههای مختلف یک موضوع را درک و بیان کرد.
لیک چون پخته و رسیده شود
به سرا و دکان کشیده شود
هوش مصنوعی: ولی وقتی که میوه پخته و آماده شود، به خانه و بازار منتقل میشود.
نام گندم محاسب ارزاق
به حقیقت بر او کند اطلاق
هوش مصنوعی: در واقع، نام گندم به عنوان یک شاخص برای بررسی و ارزیابی منابع غذایی شناخته میشود و به همین دلیل به آن اطلاق میشود.
آدمی را شود طعام و غذی
بلکه او را شود تمام مذی
هوش مصنوعی: انسان میتواند غذا و خوراکی از دیگران دریافت کند، اما به حقیقت او به تکامل و کمال نیاز دارد که فراتر از مواد غذایی است.
هستی خود کند در او فانی
سر برآرد ز جیب انسانی
هوش مصنوعی: وجود انسان در حقیقت در خویش محو میشود و آنچه از او باقی میماند، ظهور مییابد.
همچنین هر که از زمین و بال
نکشیده ست سر به اوج کمال
هوش مصنوعی: هر کسی که از زمین و ریشههای معمولی خود جدا نشود، به اوج کمال و موفقیت نخواهد رسید.
چون گیاه فتاده بر خاک است
نام مردم بر او نه ز ادراک است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مانند گیاهی که بر زمین افتاده است، نام و هویت انسانها به خاطر نداشتن تیزبینی و درک واقعی به دست میآید. به عبارتی، شناخت و فهم عمیق از انسانها از طریق ظاهرشان به دست نمیآید.
مگر از تاب علم و آب عمل
همه احوال او شود مبدل
هوش مصنوعی: تنها با شور و شوق دانش و تلاش عملی است که میتوان در زندگی تغییرات مثبت و شگرفی ایجاد کرد.
گردد از وی صفات نقصان گم
چون گیاهی که می شود گندم
هوش مصنوعی: با ظهور او، ویژگیهای ناپسند و کمبودها ناپدید میشود، مانند گیاهی که به گندم تبدیل میشود.
شود اندر خدای همواره
چون غذا محو در غذا خواره
هوش مصنوعی: انسان باید همیشه به خداوند توجه داشته باشد، همانطور که یک خوراکی در غذا غرق میشود، انسان هم باید در عشق و ارادت به خداوند غرق شود.
بر بنی نوع خود شود فایق
آن که این اسم را بود لایق
هوش مصنوعی: کسی که نام مناسب و قابل احترام را دارد، میتواند بر دیگران برتری یابد و بر نسل خود پیشتاز شود.
لیک گر بازجویی آن انسان
که بود فعل و سیرتش این سان
هوش مصنوعی: اما اگر به جستوجو بپردازی و از آن انسان بپرسی که چگونه عمل میکند و رفتار او چطور است، متوجه خواهی شد که او چگونه است.
یابیش زیر گنبد دولاب
همچو سیمرغ و کیمیا نایاب
هوش مصنوعی: زیر گنبد آسمان، مانند سیمرغ و کیمیا که بسیار کمیاب هستند، چیزی بسیار ارزشمند و نادر وجود دارد.