بخش ۸۱ - در بیان آنکه مراد به انسان کمل افراد انسان است نه اناسی حیوانی که اولئک کالانعام بل هم اضل در شأن ایشان است
حد انسان به مذهب عامه
حیوانیست مستوی القامه
پهن ناخن برهنه پوست ز موی
به دو پا رهسپر به خانه و کوی
هر که را بنگرند کاینسان است
می برندش گمان که انسان است
وان که خود را گمان برد ز خواص
می فزاید بر این معانی خاص
شیخ خود بین برد ز نادانی
ظن که آن شد کمال انسانی
که کند خانقاه و صومعه جای
واکشد پا ز باغ و راغ و سرای
کند اسباب شیخی آماده
بنشیند به روی سجاده
ابلهی چند گرد او گردند
تابع کرد و ورد او گردند
بر خلایق مقدمش دارند
هر چه گوید مسلمش دارند
صد کرامت به نام او سازند
تا سلیمی به دامش اندازند
مقتدای زمانه خواجه فقیه
با درون خبیث و نفس سفیه
حفظ کرده ست چند مسئله ای
در پی افکنده از خران گله ای
سینه پر کینه دل پر از وسواس
کرده ضایع به گفت و گوی انفاس
عمر خود کرده در خلاف و مرا
صرف حیض و نفاس و بیع و شرا
گشته مشعوف لایجوز و یجوز
مانده عاجز به کار دین چو عجوز
با چنین کار و بار کرده قیاس
خویشتن را که هست اکمل ناس
همچنین تا به درزی و جولاه
همه زین گونه اند روی به راه
هر کسی را به خود گمان آنست
که همین اوست آن که انسانست
جنبش هر کسی ز جای وی است
روی هر کس به فکر و رای وی است
بخش ۸۰ - اشارة الی بعض بطون قوله تعالی انا عرضناالأمانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملهاالانسان انه کان ظلوما جهولا: هیچ موجود نیست در عالمبخش ۸۲ - حکایت نحوی و عامی و صوفی که هر کدام از الفاظ و عباراتی که میان ایشان گذشت مناسب فهم و حال خویش معنی دیگر خواستند: نحویی گفت در حضور عوام
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حد انسان به مذهب عامه
حیوانیست مستوی القامه
هوش مصنوعی: انسان با توجه به روحیات و رفتارهایش، گاهی به شرایطی میرسد که شبیه به یک حیوان میشود، بدون اینکه از نظر جسمی تفاوتی داشته باشد.
پهن ناخن برهنه پوست ز موی
به دو پا رهسپر به خانه و کوی
هوش مصنوعی: شخصی با پاهای برهنه و ناخنهای پهن، در حال حرکت به سمت خانه و محله خود است.
هر که را بنگرند کاینسان است
می برندش گمان که انسان است
هوش مصنوعی: هر کسی را که نگاه میکنند، گمان میکنند که او انسان است.
وان که خود را گمان برد ز خواص
می فزاید بر این معانی خاص
هوش مصنوعی: کسی که فکر میکند با داشتن ویژگیهای خاص، به مفاهیم ویژهتری دست پیدا کرده، در واقع تنها به خود میبالد.
شیخ خود بین برد ز نادانی
ظن که آن شد کمال انسانی
هوش مصنوعی: شیخ با درک عمیق خود، به من آموخت که دوری از ignorance و اشتباهات فکری است که انسان را به کمال میرساند.
که کند خانقاه و صومعه جای
واکشد پا ز باغ و راغ و سرای
هوش مصنوعی: کسی که خانقاه و صومعه را به جای باغ، دمنوش و خانه میگذارد، باید از سرزمین زیبا و خوشایند بیرون بیاید.
کند اسباب شیخی آماده
بنشیند به روی سجاده
هوش مصنوعی: وسایل و زمینههای لازم برای نشستن یک مرد اهل علم و روحانی بر روی سجاده آماده شده است.
ابلهی چند گرد او گردند
تابع کرد و ورد او گردند
هوش مصنوعی: افرادی نادان دور او جمع میشوند و از او پیروی میکنند و به ذکر و دعاهای او مشغول میشوند.
بر خلایق مقدمش دارند
هر چه گوید مسلمش دارند
هوش مصنوعی: به مردم اهمیت زیادی میدهند و هر چیزی که او بگوید را قطعی و درست میدانند.
صد کرامت به نام او سازند
تا سلیمی به دامش اندازند
هوش مصنوعی: به نام او ویژگیهای بیشماری وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانند دیگران را فریب دهند و به دام خود کشانند.
مقتدای زمانه خواجه فقیه
با درون خبیث و نفس سفیه
هوش مصنوعی: در این دنیا، کسی که رهبری و نمونه دیگران است، فردی است دانشمند و متدین که در باطن خود دارای نیتهای ناپاک و نفسهای زشت است.
حفظ کرده ست چند مسئله ای
در پی افکنده از خران گله ای
هوش مصنوعی: حفظ کرده است چند نکته که در پی آن، گروهی از خرها را به دنبال خود کشانده است.
سینه پر کینه دل پر از وسواس
کرده ضایع به گفت و گوی انفاس
هوش مصنوعی: دل پر از کینه و ناراحتی است و این وضعیت باعث شده که در صحبتها و ارتباطاتش دچار تردید و فکر و وسواس باشد.
عمر خود کرده در خلاف و مرا
صرف حیض و نفاس و بیع و شرا
هوش مصنوعی: من تمام عمرم را در کارهای نادرست صرف کردهام و زمانم را در دوران حیض و زایمان و خرید و فروش گذشتهام.
گشته مشعوف لایجوز و یجوز
مانده عاجز به کار دین چو عجوز
هوش مصنوعی: شخصی که در کار دین احساس شادی و شوق میکند، اما نمیتواند در این مسیر گام بردارد، همانند کسی است که در سن بالا و ناتوانی قرار دارد و نمیتواند از عهده کارها برآید.
با چنین کار و بار کرده قیاس
خویشتن را که هست اکمل ناس
هوش مصنوعی: با این نوع کار و رفتار، خود را با دیگران مقایسه کردهای، در حالی که هیچ کس به اندازه تو کامل نیست.
همچنین تا به درزی و جولاه
همه زین گونه اند روی به راه
هوش مصنوعی: همه افرادی که در کار دوخت و بافندگی هستند، به همین شکل و روش به آفرینش و خیاطی مشغولند و در مسیر خود قرار دارند.
هر کسی را به خود گمان آنست
که همین اوست آن که انسانست
هوش مصنوعی: هر فردی فکر میکند که خودش تنها کسی است که واقعی و حقیقتمحور است.
جنبش هر کسی ز جای وی است
روی هر کس به فکر و رای وی است
هوش مصنوعی: حرکت و اقدامات هر شخص بر اساس موقعیت و نگرش او به دنیا شکل میگیرد. هر فرد بنا به تفکر و دیدگاه خود به زندگی و مسائل اطرافش واکنش نشان میدهد.