بخش ۷۰ - تمثیل
به رهی تیز می گذشت کسی
دامنش را گرفت بوالهوسی
که روان باش نام خویش بگوی
لقب باب و مام خویش بگوی
گفت روزی که زادم از مادر
نام من قلتبان نهاد پدر
نام خود گفتمت تو هم به قیاس
نام آن هر دو را ازین بشناس
بسته خاطر به کار خویشتنم
بیش ازین نیست فرصت سخنم
بخش ۶۹ - در ذکر اصحاب تفرقه علی طبقاتهم: خدمت مولوی چه صبح و شامبخش ۷۱ - در بیان آنکه انصاف به عیب خود پرداختن است و نظر به عیب دیگران نه انداختن: جامی این وعظ و تلخگویی چند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به رهی تیز می گذشت کسی
دامنش را گرفت بوالهوسی
هوش مصنوعی: کسی در راه به سرعت در حال عبور بود که ناگهان دامن او را گرفت و او را به خود جلب کرد.
که روان باش نام خویش بگوی
لقب باب و مام خویش بگوی
هوش مصنوعی: شخص باید با آزادگی و آمادگی، نام خود را بیان کند و همچنین القاب پدر و مادرش را هم بگوید.
گفت روزی که زادم از مادر
نام من قلتبان نهاد پدر
هوش مصنوعی: روزی که به دنیا آمدم، پدرم نامم را قلتبان گذاشت.
نام خود گفتمت تو هم به قیاس
نام آن هر دو را ازین بشناس
هوش مصنوعی: من نام خود را به تو گفتم، تو هم با توجه به نام من، هر دوی ما را از این طریق بشناس.
بسته خاطر به کار خویشتنم
بیش ازین نیست فرصت سخنم
هوش مصنوعی: من بیش از این نمیتوانم به کارهای خودم فکر کنم و فرصتی برای حرف زدن ندارم.