گنجور

بخش ۶۶ - حکایت ساده دلی که در خواب دزد جامه ها و دستارش ببرد و ازارش گذاشت و او ازار از پای کشید و در سر بست تا سرش برهنه نباشد

ابلهی رخت خود به خواب سپرد
رختش از تن کشید و دزد ببرد
جز ازاری که بودش اندر پای
کش ز بی قیمتی گذاشت به جای
چون متاعی که با بها باشد
آفت دزدش از قفا باشد
کاله آن به که کم عیاری او
کند از دزد پاسداری او
ساده دل چون ز خواب سر برداشت
دید گم گشته هر چه در بر داشت
دست خود برد سوی سر دو سه بار
نه کله باز یافت نی دستار
گفت اگر جامه رفت نبود باک
دلم از بی عمامگی شد چاک
زانکه نبود به چشم هیچ گروه
مرد را بی عمامه فر و شکوه
چون نیارست سر برهنه نشست
کرد بیرون ازار و در سر بست
که از آنجا که رسم شهر و ده است
کون برهنه ز سر برهنه به است
آنچه پوشیدنش ضرورت بود
بی ضرورت برهنه کرد و نمود
وانچه بنمودنش به شرع رواست
یکدمش ز ابلهی برهنه نخواست
همچنین زاهد موسوس شهر
که ندارد ز شرع و سنت بهر
دفع وسواس کز سر تحقیق
فرض باشد به شرع اهل طریق
می گذارد ولی به غسل و وضو
می کند گاه شست و شوی غلو
غسل اعضا سه بار اگر چه بس است
شوید او آنقدر که دسترس است
چون ز کار وضو بپردازد
برود تا نماز آغازد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابلهی رخت خود به خواب سپرد
رختش از تن کشید و دزد ببرد
هوش مصنوعی: یک فرد نادان لباسش را به خواب سپرد، او لباسش را از تن درآورد و دزد آن را برداشت.
جز ازاری که بودش اندر پای
کش ز بی قیمتی گذاشت به جای
هوش مصنوعی: به جز لباسی که با آن در پایش می‌کشند، به خاطر بی‌ارزشی‌اش آن را به عنوان جایگزین گذاشت.
چون متاعی که با بها باشد
آفت دزدش از قفا باشد
هوش مصنوعی: چون کالایی با ارزش باشد، خطر دزدیدن آن از پشت سر وجود دارد.
کاله آن به که کم عیاری او
کند از دزد پاسداری او
هوش مصنوعی: کسی که مراقب مال و دارایی خود باشد، بهتر از آن است که به دیگران اعتماد کند تا از دزدی آن را محافظت کنند.
ساده دل چون ز خواب سر برداشت
دید گم گشته هر چه در بر داشت
هوش مصنوعی: دل سادگی که از خواب بیدار شد، متوجه شد که هر آنچه که داشت، گم شده است.
دست خود برد سوی سر دو سه بار
نه کله باز یافت نی دستار
هوش مصنوعی: دستت را چند بار به سمت سرت بردی، اما نه کلاهی پیدا کردی و نه دستاری.
گفت اگر جامه رفت نبود باک
دلم از بی عمامگی شد چاک
هوش مصنوعی: اگر لباس من نرود، نگران نباش. دلم از اینکه عبا ندارم دچار مشکل شده است.
زانکه نبود به چشم هیچ گروه
مرد را بی عمامه فر و شکوه
هوش مصنوعی: زیرا هیچ کس نمی‌تواند مردی را بدون عمامه و وقار در نظر داشته باشد.
چون نیارست سر برهنه نشست
کرد بیرون ازار و در سر بست
هوش مصنوعی: چون نتوانست سر برهنه بنشیند، دامنش را کنار زد و سرش را پوشاند.
که از آنجا که رسم شهر و ده است
کون برهنه ز سر برهنه به است
هوش مصنوعی: از آنجایی که در میان مردم شهر و روستا این امر معمول است، بهتر است که برهنگی از سر نیز طبیعی و عادی باشد.
آنچه پوشیدنش ضرورت بود
بی ضرورت برهنه کرد و نمود
هوش مصنوعی: آنچه که نیاز بود پوشیده باشد، بدون نیاز آن را عریان کرد و نمایش داد.
وانچه بنمودنش به شرع رواست
یکدمش ز ابلهی برهنه نخواست
هوش مصنوعی: هر چیزی که به نمایش گذاشتن آن در چارچوب دین جایز است، یک لحظه هم از بی‌خود بودنش خالی نیست.
همچنین زاهد موسوس شهر
که ندارد ز شرع و سنت بهر
هوش مصنوعی: زاهدی که در شهر زندگی می‌کند، به طوری که دستاوردی از اصول دینی و سنت‌ها ندارد.
دفع وسواس کز سر تحقیق
فرض باشد به شرع اهل طریق
هوش مصنوعی: دفع وسواس، که به طور لازم در دین و شریعت بر عهده اهل معرفت است، باید با دقت و تحقیق انجام شود.
می گذارد ولی به غسل و وضو
می کند گاه شست و شوی غلو
هوش مصنوعی: او به کارهای خود ادامه می‌دهد، اما گاهی اوقات برای شست‌وشو و پاکی به غسل و وضو می‌پردازد.
غسل اعضا سه بار اگر چه بس است
شوید او آنقدر که دسترس است
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که اگرچه شستن اعضای بدن سه بار کافی است، اما بهتر است انسان به اندازه‌ای که می‌تواند و برای پاکی بیشتر، خود را بشوید.
چون ز کار وضو بپردازد
برود تا نماز آغازد
هوش مصنوعی: هنگامی که از انجام وضو فارغ شود، به سمت نماز می‌رود تا آن را آغاز کند.

حاشیه ها

1401/04/10 02:07
فرهاد بیک

سلام . در بیت ۱۲ وآنچه بنمودش به شرع رواست مطابق وزن نیست .می باید وآنچه بنمودنش به شرع رواست تصحیح شود