بخش ۶۵ - در ذکر حال طایفه دیگر از بی ادبان در احکام الهی و ادب نبوی چیزها می افزایند به مقتضای طبع و هوای خویش
دیگری زان فریق گویم کیست
آنکه در هر عمل به وسوسه زیست
نیست در راه دین وظیفه او
غیر وسواس در نماز و وضو
رو سوی کوزه و سبو نکند
جز در آب روان وضو نکند
خود چه آب روان که دریایی
دور قعری فراخ پهنایی
نقد دین در مدینه و مکه
یافت از دست ناقدان سکه
اینچنین جویها نبود آنجا
که بود فرض و عمقشان دریا
پس وضوی رسول و صحب کرام
چون وضوهای ما نبود تمام
شستن روی و دست و پا یک بار
فرض شد در شریعت مختار
بهر تکمیل آن دو بار دگر
گشت سنت ز فعل پیغمبر
غسل چارم کدام و پنجم چیست
غیر وسواس دیو مردم چیست
گر کسی گویدش مکن اسراف
نیست اسراف سیرت اشراف
عذر گوید که بر لب جویم
نیست اسراف هر چه می شویم
گرچه نبود سرف در آب روان
هست در نقد عمر ای نادان
حیف باشد ازین متاع شگرف
که به وسواس دیو گردد صرف
تن به لوث نجاست آلوده
به ز وسواس های بیهوده
دیو طبع است هر که وسوسه جست
فرخ آن کس که دل ز وسوسه شست
روی و ریش این همه چه می شویی
در نجاست گرفته ای گویی
غسل آن چون به محض شرع نبی ست
زان تجاوز کمال بی ادبیست
حق ازان صورت شریعت بست
که شود عادت طبیعت پست
شرع را چون به طبع بندی کار
از سر کوی شرع بندی بار
گر نه محکوم رأی خویشتنی
چند گرد هوای خویش تنی
طبع را پیشوای شرع کنی
شرع را کوست اصل فرع کنی
دل پسندی اسیر صد وسواس
داری از هم و لوث تن را پاس
دیده از خاک و خس بینباری
گرد بر پشت پای نگذاری
بخش ۶۴ - در بیان معنی کلام و بیان مراتب و اقسام آن و بیان آنکه کدام قدیم است و کدام حادث و بیان آنکه کلام جمادات و نباتات از کدام قبیل است: گرچه آمد بسیط اصل کلامبخش ۶۶ - حکایت ساده دلی که در خواب دزد جامه ها و دستارش ببرد و ازارش گذاشت و او ازار از پای کشید و در سر بست تا سرش برهنه نباشد: ابلهی رخت خود به خواب سپرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیگری زان فریق گویم کیست
آنکه در هر عمل به وسوسه زیست
هوش مصنوعی: میپرسم از دیگری که او چه کسی است که در هر کاری زیر تأثیر وسوسهها زندگی میکند.
نیست در راه دین وظیفه او
غیر وسواس در نماز و وضو
هوش مصنوعی: در مسیر دین، وظیفه او تنها دقت و احتیاط در انجام نماز و وضو است.
رو سوی کوزه و سبو نکند
جز در آب روان وضو نکند
هوش مصنوعی: انسان وقتی به سمت کوزه و سبو میرود، فقط برای استفاده از آب زلال و روان میرود و به خاطر وضو گرفتن پیش از دعا یا عبادت، چنین قدمی برمیدارد.
خود چه آب روان که دریایی
دور قعری فراخ پهنایی
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف عظمت و وسعت یک دریا میپردازد که به صورت آرام و پیوسته جریان دارد. در واقع، به زیبایی و شکوه طبیعت اشاره میکند که میتواند به عمق و وسعت یک دریا اشاره کند.
نقد دین در مدینه و مکه
یافت از دست ناقدان سکه
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که در شهرهای مذهبی مانند مدینه و مکه، نقد و بررسی دین و اعتقادات از سوی منتقدان و افرادی که نظرات متفاوتی دارند، صورت میگیرد و این نقدها به نوعی مانند سکهای با ارزش است که از دست آنها به دست میآید. به عبارت دیگر، انسانها همواره باید به تفکر و بررسی عمیقتری درباره دین و اصول اعتقادی بپردازند.
اینچنین جویها نبود آنجا
که بود فرض و عمقشان دریا
هوش مصنوعی: در آنجا جویها به آن شکلی که بودند وجود نداشت، بل depth و وسعتی مانند دریا داشتند.
پس وضوی رسول و صحب کرام
چون وضوهای ما نبود تمام
هوش مصنوعی: وضوی پیامبر و یاران گرامی او مانند وضوهای ما کامل و بینقص نبود.
شستن روی و دست و پا یک بار
فرض شد در شریعت مختار
هوش مصنوعی: طبق قوانین دین اسلام، شستن صورت و دست و پا یک بار به عنوان شرطی در نظر گرفته شده است.
بهر تکمیل آن دو بار دگر
گشت سنت ز فعل پیغمبر
هوش مصنوعی: برای کامل شدن آن، بار دیگر سنتها به وسیلهٔ عمل پیامبر تغییر کرد.
غسل چارم کدام و پنجم چیست
غیر وسواس دیو مردم چیست
هوش مصنوعی: غسل چهارم و پنجم چیست جز وسوسههایی که از دیوانهها به مردم منتقل میشود؟
گر کسی گویدش مکن اسراف
نیست اسراف سیرت اشراف
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که اسراف نکنید، باید بدانید که اسراف در واقع به ویژگی و رفتار افرادی وابسته است که در موقعیتهای خاص خود به ولخرجی و استفاده بیرویه از منابع میپردازند.
عذر گوید که بر لب جویم
نیست اسراف هر چه می شویم
هوش مصنوعی: میگوید که از شما عذرخواهی میکند، چون در آبی که میخواهم بنوشم، دریغی نیست و هر چه بیشتر میشویم، کمبود نداریم.
گرچه نبود سرف در آب روان
هست در نقد عمر ای نادان
هوش مصنوعی: اگرچه در آبهای روان سر و سامان نیست، اما در حقیقت عمر ارزشمند است، ای نادان.
حیف باشد ازین متاع شگرف
که به وسواس دیو گردد صرف
هوش مصنوعی: این کالا و نعمت ارزشمندی که در اختیار داریم، نباید با وسواس و خستگی بیهوده هدر برود.
تن به لوث نجاست آلوده
به ز وسواس های بیهوده
هوش مصنوعی: بدن خود را به آلودگیها و ناپاکیها آلوده نکنید و از وسواسهای بیفایده دوری کنید.
دیو طبع است هر که وسوسه جست
فرخ آن کس که دل ز وسوسه شست
هوش مصنوعی: هر کسی که به وسوسهها و شکهای خود توجه کند، به نوعی دیوانهوار عمل میکند. اما کسی که دل و فکر خود را از این وسوسهها پاک کرده باشد، نیک بخت و شادکام است.
روی و ریش این همه چه می شویی
در نجاست گرفته ای گویی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آیا برای خودت نگران هستی که چرا به ظاهرت اهمیت نمیدهی؟ در حالی که درونت یا رفتارت فاسد و ناپاک شده است. به عبارتی، اگر در باطن خود پاک نیستی، چرا به خوبی و زیبایی ظاهری خود توجه میکنی؟
غسل آن چون به محض شرع نبی ست
زان تجاوز کمال بی ادبیست
هوش مصنوعی: زمانی که غسل به دستور پیامبر انجام میشود، هرگونه تخطی از این دستور نشاندهنده بیاحترامی و نادانی است.
حق ازان صورت شریعت بست
که شود عادت طبیعت پست
هوش مصنوعی: حق به شکل قوانین شریعت قالبگیری شده است تا به آنچه که در طبیعت انسان به عادت تبدیل میشود، نظم بخشد.
شرع را چون به طبع بندی کار
از سر کوی شرع بندی بار
هوش مصنوعی: وقتی که کارها را بر اساس قوانین شرعی انجام دهیم، باید بار و مسئولیتهای آن را به دوش بکشیم.
گر نه محکوم رأی خویشتنی
چند گرد هوای خویش تنی
هوش مصنوعی: اگر به قضاوت خودت توجه نکنی، ممکن است به قضاوت دیگران درباره خودت دچار شوی.
طبع را پیشوای شرع کنی
شرع را کوست اصل فرع کنی
هوش مصنوعی: اگر نفس را مطابق با اصول دینی تربیت کنی، در این صورت دین را به درستی درک کردهای و میتوانی به پیروی از آن بپردازی.
دل پسندی اسیر صد وسواس
داری از هم و لوث تن را پاس
هوش مصنوعی: دلپسند تو اسیر بسیاری از وسوسههاست، از آلودگیها و معایب جسمی خود مراقبت کن.
دیده از خاک و خس بینباری
گرد بر پشت پای نگذاری
هوش مصنوعی: اگر به زمین و مشکلات کوچک دل ببندی، برگزیدگان زندگی را از دست میدهی و نمیتوانی به اهداف بزرگ دست یابی.