گنجور

بخش ۳۳ - ملاقات پیر کار دیده با جوان نورسیده

شد جوانی ز سالکان طریق
با یکی پیرکار دیده رفیق
پیر چون آفتاب پرمایه
وان جوان از قفاش چون سایه
می بریدند ره که ناگاهی
گشت پیدا پر آب و گل راهی
پیر مستانه می نهاد قدم
آن جوان از پی ایستاده دژم
کش مبادا شود در آن ما بین
از گل آلوده جامه یا نعلین
پیر چون آن بدید گفتا هی
خر نیی بیم آب و گل تا کی
چند داری نگاه جامه ز گل
دل نگه دار ای مغفل دل
از گل و آب جامه بتوان شست
که شود پاکتر ز بار نخست
لیک چون دل به غفلت آلاید
خونت از دیدگانت بپالاید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد جوانی ز سالکان طریق
با یکی پیرکار دیده رفیق
هوش مصنوعی: یک جوان در مسیر سلوک، با یک پیر و استاد در راه دیدار کرد و رفاقتی میان آن‌ها شکل گرفت.
پیر چون آفتاب پرمایه
وان جوان از قفاش چون سایه
هوش مصنوعی: پیر مانند آفتاب با ارزش و روشنایی است، در حالی که جوان همچون سایه‌ای از او و به دور از آن درخشش است.
می بریدند ره که ناگاهی
گشت پیدا پر آب و گل راهی
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف مسیری می‌پردازد که ناگهان به یک رودخانه یا جوی آب پر از گل و لای تبدیل می‌شود. به نظر می‌رسد که شخص در میانه راه با مانعی غیرمنتظره مواجه می‌شود که او را مجبور به تغییر مسیر می‌کند. این تغییر ناگهانی می‌تواند به معنای چالش‌ها و موانع زندگی باشد که هر لحظه ممکن است پیش روی ما قرار بگیرد.
پیر مستانه می نهاد قدم
آن جوان از پی ایستاده دژم
هوش مصنوعی: مرد سالخورده‌ای به طور مستانه و بی‌خیال، قدم به جلو می‌گذارد در حالی که آن جوان به فکر و تأمل ایستاده و غمگین است.
کش مبادا شود در آن ما بین
از گل آلوده جامه یا نعلین
هوش مصنوعی: مبادا در آن فضا چیزی ناپاک یا کثیف به وجود بیاید که باعث آلودگی لباس یا کفش شود.
پیر چون آن بدید گفتا هی
خر نیی بیم آب و گل تا کی
هوش مصنوعی: پیر که این صحنه را دید، گفت: "ای احمق، تا کی می‌خواهی از آب و گل بترسی؟"
چند داری نگاه جامه ز گل
دل نگه دار ای مغفل دل
هوش مصنوعی: چند بار به زیبایی‌ها و ظرافت‌های دل توجه داری، ای کسی که دل‌ت درمانده است.
از گل و آب جامه بتوان شست
که شود پاکتر ز بار نخست
هوش مصنوعی: از گل و آب می‌توان لباس را شست و آن را پاک‌تر از روز اول کرد.
لیک چون دل به غفلت آلاید
خونت از دیدگانت بپالاید
هوش مصنوعی: اما وقتی که دل به غفلت غرق شود، اشک‌هایت از چشمانت سرازیر می‌شود.

حاشیه ها

1399/03/25 14:05
زهرا

سلام
برنامه 403، دکتر دینانی برنامه معرفت،این حکایت را به تفضیل توضیح دادن

1399/03/25 14:05
زهرا

سلام
این حکایت در برنامه معرفت قسمت 403 به تفضیل داده شده است