گنجور

بخش ۲۵ - تمثیل

جغد مسکین نشسته پهلوی باز
چون از آنجا دهندشان پرواز
باز سازد ز قصر شه خانه
جغد پرد به کنج ویرانه
میل هر کس به سوی مسکن اوست
روی هر مرغ در نشیمن اوست
جوان به وقتی که مصحلت بینند
صوفیان از سماع بنشینند
خادم مطبخ آورد به میان
بهر اطعام قوم سفره و خوان
سفره ای از حرام مالامال
همه چیزی در او به غیر حلال
نانش از گندمی که شحنه شهر
از فقیران ده گرفته به قهر
گوشت زان گوسفند صحرایی
که ربوده ست ترک یغمایی
خود به حرمت از آنچه کردم فاش
صد ره افزون دگر حوایج آش
وجه حلوا و خرج پالوده
داده تردامنان آلوده
میوه از بوستان بیوه زنان
کند زانجا به غصب میوه کنان
شیخ و یاران او به شهوت و آز
چون به سفره کنند دست دراز
زند آنسان شره بر ایشان راه
که فرامش کنند بسم الله
آن یکی را گرفته تلواسه
که خورد بیشتر ز همکاسه
لقمه را از شتاب کم خاید
کار دندان به معده فرماید
وان دگر یک نهفته می نگرد
لقمه و چمچمه اش همی شمرد
گر کند در حساب چمچه غلط
گوید او را هزار گونه سقط
کانچه کردی خلاف سنت بود
توبه کن از خلاف سنت زود
کند اظهار بخل و ضنت را
لیک سازد بهانه سنت را
می نهد آن دگر ز نفس دغل
لقمه لقمه در آستین و بغل
که تبرک ز خوان درویشان
می برم بهر خانه و خویشان
هست این لقمه مایه برکات
هر که این لقمه خورد یافت نجات
باشد این مقتضای طبع خسیس
لیک بر حاضران کند تلبیس
چون شکم ز آش و نان بینبارند
سفره را از میانه بردارند
شیخ بهر فتوح زمره خاص
فاتحه خواند آنگهی اخلاص
لیکن آن فاتحه ز کبر و ریا
نرود از بروتشان بالا
باد انفاسشان ز نفس تباه
چون نیابد به سوی بالا راه
گند لعنت شود فرود آید
سبلت و ریششان بیالاید
چون که بنمود اذا طعمتم رو
کار بندند امر فانتشروا
همه با معده های آگنده
همه با خاطر پراگنده
شکم همچو طبل پیش نهند
روی در خوابگاه خویش نهند
نه ز انوار ذکرشان شرری
نه ز حال سماعشان اثری
حاصل ذکر درد گردن و سر
اثر رقص ضعف پشت و کمر
اکلشان هم نتیجه تازه
ندهد غیر خواب و خمیازه
صحبت پاکشان ز صدق و وفاق
مایه صد هزار کذب و نفاق
روز دیگر ازین قیاس بگیر
نیست حاجت که من کنم تقریر
روز و شب کار این و پیشه چنین
آه اگر بگذرد همیشه چنین
نجنا رب من تدلسنا
و قنا من شرور انفسنا
ثم من سیئات اعمال
انتشت من هنات احوال

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جغد مسکین نشسته پهلوی باز
چون از آنجا دهندشان پرواز
هوش مصنوعی: جغد بیچاره کنار باز نشسته و وقتی که از آنجا پرواز کنند، چه حالتی خواهد داشت.
باز سازد ز قصر شه خانه
جغد پرد به کنج ویرانه
هوش مصنوعی: پادشاهی که زمانی در قصری مجلل زندگی می‌کرد، اکنون به جایی تاریک و ویرانه تبدیل شده و در آنجا زیست جغدها را می‌بیند.
میل هر کس به سوی مسکن اوست
روی هر مرغ در نشیمن اوست
هوش مصنوعی: تمایل هر فرد به خانه و محل زندگی‌اش است، همان‌طور که هر پرنده‌ای به لانه‌اش علاقه‌مند است.
جوان به وقتی که مصحلت بینند
صوفیان از سماع بنشینند
هوش مصنوعی: جوان وقتی که درک کند که چه چیزی برایش بهتر است، متوجه می‌شود که عارفان در زمان مناسب از رفتن به محفل‌های موزیک و رقص خودداری می‌کنند.
خادم مطبخ آورد به میان
بهر اطعام قوم سفره و خوان
هوش مصنوعی: خدمتگزار برای تهیه غذا، سفره‌ای را برای مهمانان پهن کرد.
سفره ای از حرام مالامال
همه چیزی در او به غیر حلال
هوش مصنوعی: سفره‌ای پر از مال حرام است و در آن هیچ چیزی جز چیزهای حلال وجود ندارد.
نانش از گندمی که شحنه شهر
از فقیران ده گرفته به قهر
هوش مصنوعی: نان او از گندمی است که نگهبان شهر به زور از فقرا در روستا گرفته است.
گوشت زان گوسفند صحرایی
که ربوده ست ترک یغمایی
هوش مصنوعی: گوشت آن گوسفند صحرا که مورد حمله و دزدی قرار گرفته، نشان‌دهنده‌ی غارتگری و بی‌رحمی است.
خود به حرمت از آنچه کردم فاش
صد ره افزون دگر حوایج آش
هوش مصنوعی: من به احترام اعمالی که انجام داده‌ام، هر بار به طرز قابل توجهی بیشتر از نیازهای خود را برآورده می‌کنم.
وجه حلوا و خرج پالوده
داده تردامنان آلوده
هوش مصنوعی: ظاهر شیرینی مانند حلوا و خرج آن مانند پالوده، نشان‌دهنده‌ی این است که برخی افراد به طور ظاهری زیبا و دلپذیر به نظر می‌رسند، اما در باطن ممکن است آلوده و ناپاک باشند.
میوه از بوستان بیوه زنان
کند زانجا به غصب میوه کنان
هوش مصنوعی: میوه‌ای که از باغ بیوه‌زنان می‌چینند، از آنجا که به ناحق و به زور می‌چینند، به دست آمده است.
شیخ و یاران او به شهوت و آز
چون به سفره کنند دست دراز
هوش مصنوعی: روحانیون و همراهانش همچون کسانی که به خاطر تمایلات و خواسته‌های نفسانی به سفره‌ای دست دراز می‌کنند، به دنیا و لذت‌های آن توجه دارند.
زند آنسان شره بر ایشان راه
که فرامش کنند بسم الله
هوش مصنوعی: زندگی افرادی که به راحتی یادشان می‌رود با نام خدا شروع می‌شود، مانند جریانی که بر آنها اثر می‌گذارد.
آن یکی را گرفته تلواسه
که خورد بیشتر ز همکاسه
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها در حال نگرانی است و می‌بیند که دیگری بیشتر از او از سفره‌ی مشترک بهره‌مند می‌شود.
لقمه را از شتاب کم خاید
کار دندان به معده فرماید
هوش مصنوعی: اگر لقمه را آرام و با حوصله بخوری، دندان‌ها به خوبی آن را می‌جوند و معده هم بهتر آن را هضم می‌کند.
وان دگر یک نهفته می نگرد
لقمه و چمچمه اش همی شمرد
هوش مصنوعی: او از گوشه‌ای دیگر نگاهی به لقمه و قاشقش دارد و به دقت آنها را می‌شمارد.
گر کند در حساب چمچه غلط
گوید او را هزار گونه سقط
هوش مصنوعی: اگر در محاسبات دقت نداشته باشد و اشتباه کند، او را به شکل‌های مختلف مورد انتقاد قرار می‌دهند.
کانچه کردی خلاف سنت بود
توبه کن از خلاف سنت زود
هوش مصنوعی: هر کاری که برخلاف سنت انجام داده‌ای، سریعاً از آن پشیمان شده و توبه کن.
کند اظهار بخل و ضنت را
لیک سازد بهانه سنت را
هوش مصنوعی: سختی و خساست خود را نشان می‌دهد، اما بهانه‌ای از عادت‌های خود می‌تراشد.
می نهد آن دگر ز نفس دغل
لقمه لقمه در آستین و بغل
هوش مصنوعی: آن شخص دیگر با نیرنگ و فریب، لقمه‌های خوراکی را به آرامی در آستین و بغل خود می‌گذارد.
که تبرک ز خوان درویشان
می برم بهر خانه و خویشان
هوش مصنوعی: من می‌خواهم از سفره‌ی درویشان برکت ببرم و آن را برای خانه و اهل خانواده‌ام بیاورم.
هست این لقمه مایه برکات
هر که این لقمه خورد یافت نجات
هوش مصنوعی: این لقمه منبع برکت است و هر کسی که آن را بخورد، به رستگاری دست می‌یابد.
باشد این مقتضای طبع خسیس
لیک بر حاضران کند تلبیس
هوش مصنوعی: این ممکن است نتیجهٔ طبیعی فردی بخیل باشد، اما او با عذر و بهانه‌های مختلف سعی می‌کند دیگران را فریب دهد.
چون شکم ز آش و نان بینبارند
سفره را از میانه بردارند
هوش مصنوعی: زمانی که شکم‌ها از غذا پر شود، سفره را از وسط برمی‌دارند.
شیخ بهر فتوح زمره خاص
فاتحه خواند آنگهی اخلاص
هوش مصنوعی: شیخ برای دست‌یابی به موفقیت، نماز و دعا خواند و سپس با نیتی خالص و پاک عمل کرد.
لیکن آن فاتحه ز کبر و ریا
نرود از بروتشان بالا
هوش مصنوعی: اما خواهش و خودستایی از چهره‌هایشان پاک نمی‌شود.
باد انفاسشان ز نفس تباه
چون نیابد به سوی بالا راه
هوش مصنوعی: باد ناشی از نفس‌های آنها به قدری تباه و خراب است که نمی‌تواند به سمت بالا برود.
گند لعنت شود فرود آید
سبلت و ریششان بیالاید
هوش مصنوعی: بهتر است افراد بد و ناپاک، که موجب آزار دیگران می‌شوند، به درستی شناخته شوند و در نهایت، عواقب کارهایشان را ببینند تا دیگران از آن‌ها درس بگیرند و از این رفتارها دوری کنند.
چون که بنمود اذا طعمتم رو
کار بندند امر فانتشروا
هوش مصنوعی: وقتی که شما از طعم آن آگاه شدید، به کار بپردازید و به راه بیفتید.
همه با معده های آگنده
همه با خاطر پراگنده
هوش مصنوعی: همه با شکم‌های پر و دل‌های نگران و آشفته هستند.
شکم همچو طبل پیش نهند
روی در خوابگاه خویش نهند
هوش مصنوعی: شکم مانند طبل بزرگ و توخالی است که در آن چیزی نیست و آن را در جای خواب خود قرار می‌دهند.
نه ز انوار ذکرشان شرری
نه ز حال سماعشان اثری
هوش مصنوعی: نه از نور ذکر آن‌ها شعله‌ای روشن می‌شود و نه نشانه‌ای از حال سماع و حالت روحانی آن‌ها پیدا است.
حاصل ذکر درد گردن و سر
اثر رقص ضعف پشت و کمر
هوش مصنوعی: نتیجه یادآوری درد گردن و سر، تاثیر لرزش و ضعف در پشت و کمر است.
اکلشان هم نتیجه تازه
ندهد غیر خواب و خمیازه
هوش مصنوعی: آن‌ها که به خوردن مشغول هستند، به جز خواب و خواب‌آلودگی نتیجه‌ای تازه نمی‌گیرند.
صحبت پاکشان ز صدق و وفاق
مایه صد هزار کذب و نفاق
هوش مصنوعی: گفت‌وگوهای پاک و سالم آنها درباره honesty و توافق، باعث ایجاد صدها دروغ و نفاق می‌شود.
روز دیگر ازین قیاس بگیر
نیست حاجت که من کنم تقریر
هوش مصنوعی: روز دیگری از این مثال می‌توان نتیجه گرفت که دیگر نیازی به توضیح من نیست.
روز و شب کار این و پیشه چنین
آه اگر بگذرد همیشه چنین
هوش مصنوعی: زندگی همیشه پر از تلاش و کوشش است و اگر این شرایط ادامه پیدا کند، باید با همین وضع بسازیم و انتظار تغییر نداشته باشیم.
نجنا رب من تدلسنا
و قنا من شرور انفسنا
هوش مصنوعی: ای پروردگار ما، ما را نجات ده و از شرّ خواسته‌های نفس‌مان در امان نگه‌دار.
ثم من سیئات اعمال
انتشت من هنات احوال
هوش مصنوعی: سپس از بدی‌های اعمالی که به خاطر ناپسندبودن حالتان انجام داده‌اید، نتیجه می‌گیرید.

حاشیه ها

1398/01/15 12:04
مجتبی آموزگار

آیا در بیت زیر واژه‌ی "چمچه" نباید به جای "چمچمه" باشد؟
وان دگر یک نهفته می نگرد
لقمه و چمچمه اش همی شمرد