بخش ۲۳ - تمثیل
مرده لوزینه پز چو از کینه
سازد از سیر حشو لوزینه
شکل لوزینه می زند فریاد
هستم از سیر و بوی او آزاد
لیک حشوش به طعم گوید و بوی
حشو لوزینه بین و حشو مگوی
چون معارف به آخر انجامد
شیخ از گفت و گو بیارامد
مرده قوال را دهند آواز
تا کند پرده سماع آغاز
جنبد از گوشه ای بد آوازی
نغمه سازی ترانه پردازی
نغمه سازی که دف گرفته به چنگ
آیدش نغمه خارج آهنگ
بس که بلغم شود گلوگیرش
سرفه آید به جای تحریرش
حلقش از صوت پرخراش درد
گردن ذوق را به اره برد
قول قوال چون بدین منوال
گرم شد جست صوفیی فی الحال
دیگران هم موافقت کردند
می ز جام موافقت خوردند
یکی از چپ یکی ز راست دوان
گردشان حلقه بسته پیر و جوان
هیچ یک را به دل قبولی نه
پای کوبان ولی اصولی نه
همه بر بانگ نای و دف رقصان
لیک رقصان به جانب نقصان
بخش ۲۲ - در مذمت آنان که به جهت اجتماع عوام و استجلاب منافع معاش از ایشان مجالس آرایند و به سبیل جهر و اعلان به ذکر حق سبحانه و تعالی اشتغال نمایند: می زند شیخ ما ز شور و شغببخش ۲۴ - در بیان فرق میان رقص ارباب نقص و حال اهل کمال: رقص ناقص به سوی نقص بود
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرده لوزینه پز چو از کینه
سازد از سیر حشو لوزینه
هوش مصنوعی: مردهای که به خاطر کینهتوزی چیزهای بیمورد و اضافی را به خود میگیرد، در واقع نشاندهندهی خالی بودن و عدم ارزش واقعی است. این شخص به جای اینکه به مسائل مهم و اصلی بپردازد، به چیزهای بیمعنی و سطحی توجه میکند.
شکل لوزینه می زند فریاد
هستم از سیر و بوی او آزاد
هوش مصنوعی: شکل لوزینه به وضوح نمایانگر حالت و ویژگی خاصی است که نشان دهنده وجود خود است، و نتیجه آن این است که از تأثیرات و جذابیتهای او آزاد میشوم.
لیک حشوش به طعم گوید و بوی
حشو لوزینه بین و حشو مگوی
هوش مصنوعی: اما خوشبوها با طعم خود سخن میگویند و بوی خوش لوزینه را حس کن و از گفتن در مورد حشو بپرهیز.
چون معارف به آخر انجامد
شیخ از گفت و گو بیارامد
هوش مصنوعی: هنگامی که دانش و معرفت به پایان برسد، شیخ از بحث و گفتگو آرام میگیرد.
مرده قوال را دهند آواز
تا کند پرده سماع آغاز
هوش مصنوعی: به یک مرده قوال آواز میدهند تا شروع به نواختن پرده سماع کند.
جنبد از گوشه ای بد آوازی
نغمه سازی ترانه پردازی
هوش مصنوعی: جنبش و فعالیتی از جایی آغاز میشود که صدای دلنشینی از نغمهای به گوش میرسد و هنرمند میخواهد ترانهای را بسازد.
نغمه سازی که دف گرفته به چنگ
آیدش نغمه خارج آهنگ
هوش مصنوعی: آوای سازی که دفی در دست دارد، به راحتی میتواند نغمهای دلنشین اجرا کند.
بس که بلغم شود گلوگیرش
سرفه آید به جای تحریرش
هوش مصنوعی: بسیار غلیظ و سفت شده که به راحتی نمیتواند صحبت کند و به جای بیان کردن حرفهایش فقط سرفه میکند.
حلقش از صوت پرخراش درد
گردن ذوق را به اره برد
هوش مصنوعی: صدای دردناک و گوشخراش او به قدری آزاردهنده است که لذت و خوشی را از گردن او میگیرد و او را به حالت افلیج و بیحالی میکشاند.
قول قوال چون بدین منوال
گرم شد جست صوفیی فی الحال
هوش مصنوعی: وقتی صحبتهای کسانی که اهل علم و ادب هستند به این شکل به شدت و حرارت پیش میرود، ناگهان صوفیای از حال خود خارج شده و به عمل و واکنش درمیآید.
دیگران هم موافقت کردند
می ز جام موافقت خوردند
هوش مصنوعی: دیگران نیز با هم توافق کردند و از همان جامی که توافق کردند، نوشیدند.
یکی از چپ یکی ز راست دوان
گردشان حلقه بسته پیر و جوان
هوش مصنوعی: یک نفر از سمت چپ و یکی از سمت راست در حال دویدن هستند و دورشان حلقهای از مردم، چه پیر و چه جوان، تشکیل شده است.
هیچ یک را به دل قبولی نه
پای کوبان ولی اصولی نه
هوش مصنوعی: هیچ کس را در دل خود قبول ندارم، فقط اصول و قواعد را در نظر دارم، نه اینکه با شادی و پایکوبی به آنها توجه کنم.
همه بر بانگ نای و دف رقصان
لیک رقصان به جانب نقصان
هوش مصنوعی: همه در حال شادی و رقص به خاطر صداها و نواهای نای و دف هستند، اما در واقع آنها به سوی نقصان و کاهش حرکت میکنند.