گنجور

بخش ۱۷۲ - حکایت بر سبیل تمثیل

خسروی را که بود فرزندان
وقت رفتن رسید ازین زندان
هر یکی را به حیله کاری و فن
داد تیری که زور کن بشکن
یک به یک را چو قوت تن بود
زور کردن همان شکستن بود
تیرها دسته کرد دیگر بار
نه فزون و نه کم ازان به شمار
نتوانست کس که زور زند
دسته تیر را به هم شکند
گفت باشید اگر به هم هم پشت
بشکند زود پشت خصم درشت
ور بدارید از آنچه گفتم دست
زودتان اوفتد ز خصم شکست
یک یک انگشت اگر دهی به کسی
که بود زور او کم از تو بسی
تابد انگشت تو چنان به شتاب
که در آن تافتن رود ز تو تاب
ور به هر پنج تا بیش پنجه
دستش از تافتن کنی رنجه
جمع را هست قوت معتاد
که نباشد میسر از آحاد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خسروی را که بود فرزندان
وقت رفتن رسید ازین زندان
هوش مصنوعی: شاهی که فرزندانش به سن بلوغ رسیده‌اند، زمان آن رسیده که از این زندان رهایی یابند.
هر یکی را به حیله کاری و فن
داد تیری که زور کن بشکن
هوش مصنوعی: هر کسی را با تدبیر و فنون خاصی، ابزاری داده شده است که می‌تواند به او کمک کند تا موانع را از پیش رو بردارد یا بر مشکلات غلبه کند.
یک به یک را چو قوت تن بود
زور کردن همان شکستن بود
هوش مصنوعی: هر کدام از افراد به اندازه خود قدرت و نیرویی دارند و وقتی که بخواهند به زور با هم مواجه شوند، نتیجه‌اش شکست و آسیب خواهد بود.
تیرها دسته کرد دیگر بار
نه فزون و نه کم ازان به شمار
هوش مصنوعی: تیرها دوباره به شکل دسته‌ای درآمدند، نه بیشتر و نه کمتر از قبل.
نتوانست کس که زور زند
دسته تیر را به هم شکند
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نتوانسته است که با زور و فشار، رشته تیرهایی را که به هم مرتبط هستند از هم جدا کند.
گفت باشید اگر به هم هم پشت
بشکند زود پشت خصم درشت
هوش مصنوعی: اگر با هم اتحاد داشته باشید و کسی به شما آسیب برساند، به زودی دشمن قوی شما نیز از هم می‌پاشد.
ور بدارید از آنچه گفتم دست
زودتان اوفتد ز خصم شکست
هوش مصنوعی: اگر از چیزهایی که گفتم دور بمانید، دستتان به زودی از مبارزه با دشمن تنگ خواهد شد و شکست خواهید خورد.
یک یک انگشت اگر دهی به کسی
که بود زور او کم از تو بسی
هوش مصنوعی: اگر به کسی کمک کنی و به او دست بدهی، ممکن است او از تو قوی‌تر باشد و در واقع تو را تحت تأثیر قرار دهد.
تابد انگشت تو چنان به شتاب
که در آن تافتن رود ز تو تاب
هوش مصنوعی: انگشت تو به قدری سریع و پرشتاب باشد که حتی تابش نور هم نتواند از تو جلو بزند.
ور به هر پنج تا بیش پنجه
دستش از تافتن کنی رنجه
هوش مصنوعی: اگر به هر پنج انگشت دستش آسیب برسانی، او از تلاش کردن خسته خواهد شد.
جمع را هست قوت معتاد
که نباشد میسر از آحاد
هوش مصنوعی: قدرت جمع، مانند قدرت عادت، به ما امکان می‌دهد که با هم کار کنیم، در حالی که به تنهایی نمی‌توانیم به چنین نتیجه‌ای دست پیدا کنیم.