بخش ۱۶۷ - در بیان آنکه حضرت شیخ ابوسعید ابوالخیر قدس الله تعالی سره همیشه از خود به ایشان تعبیر کردی و کلمه ما و من را هرگز بر زبان نیاوردی
شیخ مهنه که بود پیوسته
از من و مای خویشتن رسته
صد حکایت ز خویش واگفتی
لیک هرگز نه من نه ما گفتی
رفتی اندر صف صفا کیشان
بر زبانش به جای من ایشان
بود بر وی شهود حق غالب
دید خود را ز چشم خود غایب
لفظ ایشان که خاص غایب راست
جامه ای بود بر قد او راست
خرد آن ساده را کند تعییر
که ز غایب به من کند تعبیر
خاصه از غایبی که ماند دور
جاودان از حریم قرب و حضور
بکشد رخت خود ز شهر وجود
بنشیند به گوشه ای نابود
گر بجوید به سال های دراز
اثر خویشتن نیابد باز
بخش ۱۶۶ - اشارت به آنکه چون تقریب سخن به عشق و محبت رسیده بود در خاطر چنان بود که به قدر وسع شرح و بسط اصل و فرع آن کرده شود اما به موجب امر بعضی عزیزان که به حکم عشق و محبت امتثال امر او واجب ست اشتغال به امری دیگر که بعد از این معلوم شود واقع شد: قصه عاشقان خوش است بسیبخش ۱۶۸ - اشارت به آنکه نکته در آن چه بوده باشد که حضرت شیخ قدس سره از خود به کلمه ایشان تعبیر کرده نه به او که غایب واحد راست: گر تو گویی که شیخ دین ز چه رو
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شیخ مهنه که بود پیوسته
از من و مای خویشتن رسته
هوش مصنوعی: شیخ مهنه همواره از تعلقات و وابستگیهای دنیوی خود فاصله گرفته بود و از آنها دوری میکرد.
صد حکایت ز خویش واگفتی
لیک هرگز نه من نه ما گفتی
هوش مصنوعی: تو داستانهای زیادی از خودت روایت کردی، اما هیچگاه نگفتی که من یا ما هستیم.
رفتی اندر صف صفا کیشان
بر زبانش به جای من ایشان
هوش مصنوعی: تو به جای من در میان مرام و صفای دوستان رفتهای و بر زبانشان نام من را میشنوی.
بود بر وی شهود حق غالب
دید خود را ز چشم خود غایب
هوش مصنوعی: حق بر او چیره بود و او به قدری در درک حقیقت immersed شده بود که خود را از دید خود ناپدید میدید.
لفظ ایشان که خاص غایب راست
جامه ای بود بر قد او راست
هوش مصنوعی: کلام آنها که مخصوص غایب است، مانند جامهای بر قامت او است.
خرد آن ساده را کند تعییر
که ز غایب به من کند تعبیر
هوش مصنوعی: عقل و دانایی انسان میتواند به سادگی کسی کمک کند تا وضعیتهایی را که در آنها نیست، به درستی درک کند و تفسیر کند.
خاصه از غایبی که ماند دور
جاودان از حریم قرب و حضور
هوش مصنوعی: به ویژه از کسی که در دوری و جدایی به سر میبرد و همواره از نزدیکی و حضور در مکان امن و محبوبش فاصله دارد.
بکشد رخت خود ز شهر وجود
بنشیند به گوشه ای نابود
هوش مصنوعی: زندگی را ترک کند و به گوشهای دور از دنیا برود تا نابود شود.
گر بجوید به سال های دراز
اثر خویشتن نیابد باز
هوش مصنوعی: اگر کسی سالها به جستجوی خودش بپردازد، باز هم به نتیجهای نخواهد رسید.