گنجور

بخش ۱۶۶ - اشارت به آنکه چون تقریب سخن به عشق و محبت رسیده بود در خاطر چنان بود که به قدر وسع شرح و بسط اصل و فرع آن کرده شود اما به موجب امر بعضی عزیزان که به حکم عشق و محبت امتثال امر او واجب ست اشتغال به امری دیگر که بعد از این معلوم شود واقع شد

قصه عاشقان خوش است بسی
سخن عشق دلکش است بسی
تا مرا هوش و مستمع را گوش
هست ازین قصه کی شود خاموش
هر بن موی صد دهانم باد
هر دهان جای صد زبانم باد
هر زبانی به صد بیان گویا
تا کنم قصه های عشق املا
لیک چون دل به شرح عشق کشید
نوبت گفت و گو به عشق رسید
رهروی از دیار عشق آمد
رشحی از چشمه سار عشق آمد
یعنی آمد ز کشور جانان
قاصدی نامه وفا خوانان
کیست جانان امان ده جان ها
از همه دردها و درمان ها
آن که عشاق پیش او میرند
سبق زندگی ازو گیرند
تا نمیری نباشی ارزنده
که به انفاس او شوی زنده
هست ازین مردگی مراد مرا
آنکه خواهند صوفیان به فنا
نه فنایی که جان ز تن برود
بل فنایی که ما و من برود
شوی از ما و من بکلی صاف
نشود با تو هیچ چیز مضاف
نزنی هرگز از اضافت دم
از اضافت کنی چون تنوین رم
هم ز نو وارهی و هم ز کهن
نگذرد بر زبانت گاه سخن
کفش من تاج من عمامه من
رکوه من عصا و جامه من
زانکه هر کس که از منی وارست
یک من او را هزار من بار است
صد منش بار بر سر و گردن
به که یک بار بر زبانش من

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قصه عاشقان خوش است بسی
سخن عشق دلکش است بسی
هوش مصنوعی: داستان عاشقان بسیار زیبا و دلنشین است و سخنان عشق نیز بسیار جذاب و دل‌انگیز است.
تا مرا هوش و مستمع را گوش
هست ازین قصه کی شود خاموش
هوش مصنوعی: تا زمانی که من توانایی فکر کردن دارم و شنونده نیز به دقت گوش می‌دهد، این داستان نمی‌تواند خاموش شود و ادامه خواهد داشت.
هر بن موی صد دهانم باد
هر دهان جای صد زبانم باد
هوش مصنوعی: هر رشته موی من مانند صد دهان صحبت می‌کند و هر دهان به جای صد زبان سخن می‌گوید.
هر زبانی به صد بیان گویا
تا کنم قصه های عشق املا
هوش مصنوعی: هر زبانی که به شیوه‌های مختلف صحبت کند، می‌تواند داستان‌های عشق من را به خوبی بیان کند.
لیک چون دل به شرح عشق کشید
نوبت گفت و گو به عشق رسید
هوش مصنوعی: اما وقتی دل به بیان عشق مشغول شد، نوبت به صحبت و گفتگو درباره عشق رسید.
رهروی از دیار عشق آمد
رشحی از چشمه سار عشق آمد
هوش مصنوعی: مسافری از سرزمین عشق آمد و پیامی از دل چشمه‌های عشق برای ما آورد.
یعنی آمد ز کشور جانان
قاصدی نامه وفا خوانان
هوش مصنوعی: خبرآور از دیار محبوب آمده است و نامه‌ای را که نشان از وفاداری دارد می‌خواند.
کیست جانان امان ده جان ها
از همه دردها و درمان ها
هوش مصنوعی: کیست که روح‌ها را از تمام رنج‌ها و درمان‌ها نجات می‌دهد و آرامش می‌بخشد؟
آن که عشاق پیش او میرند
سبق زندگی ازو گیرند
هوش مصنوعی: کسی که عاشقان به او می‌رسند و از او درس زندگی می‌آموزند.
تا نمیری نباشی ارزنده
که به انفاس او شوی زنده
هوش مصنوعی: تا زمانی که نمی‌میری، ارزشی نداری؛ باید جان خود را به دست او بسپاری تا زنده شوی.
هست ازین مردگی مراد مرا
آنکه خواهند صوفیان به فنا
هوش مصنوعی: از این بی‌حالی و بی‌توجهی، منظور من این است که صوفیان به دنبال فنا و نابودی نیستند.
نه فنایی که جان ز تن برود
بل فنایی که ما و من برود
هوش مصنوعی: هیچکدام از ما نمی‌میریم وقتی که جان از بدن جدا می‌شود، بلکه فنا و نابودی واقعی زمانی است که خودخواهی و حس منیت انسانی از بین برود.
شوی از ما و من بکلی صاف
نشود با تو هیچ چیز مضاف
هوش مصنوعی: اگر خود را از ما و من فارغ کنی، هیچ چیز اضافی با تو باقی نخواهد ماند.
نزنی هرگز از اضافت دم
از اضافت کنی چون تنوین رم
هوش مصنوعی: هرگز از بی‌خود سخن نگو و به اضافات بی‌فایده اشاره نکن، زیرا مانند "تنوین" که نشانه‌ای اضافی است، تنها بار معنی را سنگین‌تر می‌کند.
هم ز نو وارهی و هم ز کهن
نگذرد بر زبانت گاه سخن
هوش مصنوعی: هم از نو و تازگی می‌گویی و هم از چیزهای کهنه و قدیمی، سخن می‌گویی که هر دو نوع سخن گاه بر زبانت می‌آید.
کفش من تاج من عمامه من
رکوه من عصا و جامه من
هوش مصنوعی: کفش من نشانه‌ای از مقام و جایگاه من است، مانند تاج و عمامه که به لباس و ظاهر من اعتبار می‌بخشند. عصا و جامه‌ام نیز بخشی از هویت من هستند. این‌ها همه نمادهایی از شخصیت و نقش من در زندگی به شمار می‌آیند.
زانکه هر کس که از منی وارست
یک من او را هزار من بار است
هوش مصنوعی: هر کسی که از من فاصله بگیرد، بار مسئولیتش به مراتب سنگین‌تر می‌شود.
صد منش بار بر سر و گردن
به که یک بار بر زبانش من
هوش مصنوعی: بهتر است که انسان صفات و ویژگی‌های خوب و باارزش را بر خود حمل کند و از کلمات نیکو و دلنشین استفاده کند، زیرا گفته‌ها و حرف‌ها تاثیر بیشتری دارند و ماندگاری بیشتری خواهند داشت.