بخش ۱۴۹ - در معنی قوله علیه السلام الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا
قال خیرالوری علیه سلام
انما الناس هجع و نیام
فاذا جائهم و ان کرهوا
سکرة الموت بعدها انتبهوا
آدمیزاده در مبادی حال
پی نفس و هوا رود همه سال
غیر تن پروری ندارد خوی
سوی دانشوری نیارد روی
خواب غفلت گرفته چشم دلش
نگذشته نظر ز آب و گلش
پی نبرده ز فرط نادانی
جز به لذات جسم و جسمانی
لذت او در آن بود محصور
همت او بر آن بود مقصور
غرض او بود ز جنبش و کسب
اکتساب مراد نفس فحسب
حرکاتش همه هوا و هوس
نزد بی هوای نفس نفس
سکناتش برای نفس تمام
خود نگیرد به غیر نفس آرام
عقل و روح قوا و ارکان را
جمله اقطاع کرده شیطان را
گشته هر یک به شغل دیگر بند
که نیارد گسست ازان پیوند
هر چه با او همی کند شیطان
نیست از وی مخالفت امکان
در کفش مانده سخت مضطر و خوار
همچو آن زن به دست آن عیار
بخش ۱۴۸ - اشارة الی بعض بطون قوله تعالی و جنة عرضها السموات و الارض: اصل جنات جنت الذات استبخش ۱۵۰ - حکایت بر سبیل تمثیل: داشت در ده مقام بیوه زنی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قال خیرالوری علیه سلام
انما الناس هجع و نیام
هوش مصنوعی: حضرت خیرالوری (علیه السلام) فرمودند: تنها مردم در خواب و غفلتند.
فاذا جائهم و ان کرهوا
سکرة الموت بعدها انتبهوا
هوش مصنوعی: زمانی که آنان به حالت بیخوابی و ترس از مرگ میرسند، پس از آن به خود میآیند و متوجه واقعیت میشوند.
آدمیزاده در مبادی حال
پی نفس و هوا رود همه سال
هوش مصنوعی: انسان در آغاز زندگیاش همیشه در پی خواستهها و تمایلات خود میگردد و این روند ادامه دارد.
غیر تن پروری ندارد خوی
سوی دانشوری نیارد روی
هوش مصنوعی: تن پروری و پرهیز از کار و کوشش، انسان را از دانایی و علم باز میدارد. اگر کسی فقط به دنبال راحتی جسمی باشد، نمیتواند به علم و دانش دست یابد.
خواب غفلت گرفته چشم دلش
نگذشته نظر ز آب و گلش
هوش مصنوعی: چشم دل او تحت تأثیر خواب غفلت قرار گرفته و نتوانسته است به زیباییهای زندگی و دنیای مادی توجه کند.
پی نبرده ز فرط نادانی
جز به لذات جسم و جسمانی
هوش مصنوعی: این شخص به دلیل نادانیاش فقط به خوشیهای جسمی و مادی توجه دارد و از مسائل عمیقتر بیخبر است.
لذت او در آن بود محصور
همت او بر آن بود مقصور
هوش مصنوعی: لذت او در این بود که تمام تلاش و کوشش خود را معطوف به آن موضوع کرده بود.
غرض او بود ز جنبش و کسب
اکتساب مراد نفس فحسب
هوش مصنوعی: هدف او از حرکات و تلاشها تنها برآورده کردن خواستههای نفس خود بود.
حرکاتش همه هوا و هوس
نزد بی هوای نفس نفس
هوش مصنوعی: حرکات او همه ناشی از آرزوها و خواستههای نفسانی است، در حالی که او در عمق وجودش، بیخبر از نفس خود، در حال زندگی است.
سکناتش برای نفس تمام
خود نگیرد به غیر نفس آرام
هوش مصنوعی: اگر آرامش او برای روح و جانم کافی نباشد، هیچ چیز دیگری نمیتواند جانم را آرام کند.
عقل و روح قوا و ارکان را
جمله اقطاع کرده شیطان را
هوش مصنوعی: عقل و روح همه ویژگیها و عناصر را از شیطان جدا کردهاند.
گشته هر یک به شغل دیگر بند
که نیارد گسست ازان پیوند
هوش مصنوعی: هر کسی به شغل و کار خود مشغول شده و به گونهای به همدیگر وابستهاند که نمیتوانند از این ارتباط دست بکشند.
هر چه با او همی کند شیطان
نیست از وی مخالفت امکان
هوش مصنوعی: هر کاری که شیطان انجام میدهد، نمیتواند با او مخالفت کند.
در کفش مانده سخت مضطر و خوار
همچو آن زن به دست آن عیار
هوش مصنوعی: فردی در وضعیتی بد و ناامید به سر میبرد، مانند آن زنی که در چنگال یک فرد شرور گرفتار شده است.