گنجور

بخش ۱۳ - در بیان آنکه طمع را که از جمله آفات است با منقبت معدلت منافات است

هر که را دل به عدل شد مایل
طمع از مال خلق گو بگسل
طمع و عدل آتش و آبند
هر دو یکجا قرار کی یابند
چون بکوبد طمع در مسکن
عدل بیرون گریزد از روزن
از طمع چون بود گدا را ننگ
کی سزد شاه را به آن آهنگ
حیف باشد ز شاه فرخ فر
ظلم جویی پی زر و زیور
زیور شاه وصف شاهی بس
گو مده دل به زر و زیور کس

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که را دل به عدل شد مایل
طمع از مال خلق گو بگسل
هوش مصنوعی: هر کس که به عدالت تمایل پیدا کند، باید از تمایل به مال و دارایی دیگران دست بردارد.
طمع و عدل آتش و آبند
هر دو یکجا قرار کی یابند
هوش مصنوعی: طمع و عدالت مانند آتش و آب هستند و نمی‌توانند همزمان در یک جا وجود داشته باشند.
چون بکوبد طمع در مسکن
عدل بیرون گریزد از روزن
هوش مصنوعی: زمانی که طمع و حرص به خانه‌ی عدالت وارد شود، از راهی که دارد خارج می‌شود.
از طمع چون بود گدا را ننگ
کی سزد شاه را به آن آهنگ
هوش مصنوعی: اگر گدایان بخاطر طمع و دلخواه خود، خجالت نکشند، آیا شایسته است که شاهان نیز به این شیوه رفتار کنند؟
حیف باشد ز شاه فرخ فر
ظلم جویی پی زر و زیور
هوش مصنوعی: حیف است که پادشاه خوشبختی به خاطر جستجوی طلا و زیورآلات ظلم کند.
زیور شاه وصف شاهی بس
گو مده دل به زر و زیور کس
هوش مصنوعی: تزیینات و زیبایی‌های شاهانه را توصیف کن، اما دل خود را فدای طلا و جواهر نکن، زیرا این چیزها ارزش واقعی ندارند.