بخش ۱۲۵ - در بیان آنکه نسبت حال مؤمنان و کافران با انبیا علیهم السلام همچون نسبت حال سپاه اسکندر است با اسکندر
چون رسید از خدا کتاب و رسول
آن برد پیشرفت وین به قبول
نزدند از سر فساد و غلو
کافران جز در عناد و عتو
و لقد جائهم من الانباء
کذبوها و صدقوا الاهواء
نیست گفتند صدق این روشن
پیش ما ان نظن الا الظن
هست اساطیر اولین به یقین
بلکه افک قدیم و سحر مبین
مؤمنان کرده در پیمبر روی
هم سمعنا و هم اطعنا گوی
به همه گفته هاش گرویده
حکم هایش همه پسندیده
آمنوا نقش لوح خاطرشان
عملوا الصالحات ظاهرشان
کرده ز آتواالزکاة سرمایه
وز اقیمواالصلاة پیرایه
توسن نفس را گرفته لگام
وز اتمواالصیام ساخته دام
کرده طی وادی لعل و لیت
گشته جازم به عزم حج البیت
حرکات همه موافق نقل
سکنات همه مطابق عقل
دایما فی السکون و الحرکه
کرده اخلاق نیک را ملکه
روز حشر از رسوخ آن ملکات
همه خیرات دیده و برکات
درجات بهشت و حور قصور
شربت زنجبیل یا کافور
طلح و سدر منضد و مخضود
ماء مسکوب و سایه ممدود
آن فرش وان نمارق و اکواب
وان سرر وان کواعب اتراب
فاکهات کثیر نامقطوع
که نباشد ز مستحق ممنوع
وان معد کرده چیزهای دگر
که نکرده گذر به قلب بشر
همچنین کل ما ینافیها
از درکهای نار و مافیها
همه اخلاق بوده و احوال
اثر فعل صادر از عمال
کرده آن را خدای عز و جل
در سرای دگر جزای عمل
بوده اینجا معانی پنهان
گشته آنجا ز جمله اعیان
بوده اینجا عوارض زایل
گشته آنجا جواهر کامل
داری اینجاش سنگریزه گمان
یابی آنجاش لؤلؤ و مرجان
اندر این نشئه سنگ خرد و خسیس
واندر آن گوهر بزرگ نفیس
این بود حال کافر و مسلم
که درین تنگ موطن مظلم
بخش ۱۲۴ - رفتن اسکندر در ظلمات و رسیدن بر زمینی پر سنگریزه و گفتن مر سپاه را که این جواهر گرانسنگ است و قبول کردن بعضی و برداشتن ایشان و انکار کردن بعضی و بگذاشتن آن: چون سکندر به قصد آب حیاتبخش ۱۲۶ - سؤال و جواب: گر تو گویی به حکم عقل روا
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون رسید از خدا کتاب و رسول
آن برد پیشرفت وین به قبول
هوش مصنوعی: وقتی که پیام خدا و کتاب او رسید، آن به پیشرفت و موفقیت دینی انجامید و مورد پذیرش قرار گرفت.
نزدند از سر فساد و غلو
کافران جز در عناد و عتو
هوش مصنوعی: کافران به خاطر فساد و زیادهروی، فقط به دلیل لجاجت و سرسختی خودشان به مخالفت برخاستند.
و لقد جائهم من الانباء
کذبوها و صدقوا الاهواء
هوش مصنوعی: آنها به حقایق و اخبار جدیدی برخورد کردند که آنها را انکار کردند و به خواستهها و تمایلات خود ایمان آوردند.
نیست گفتند صدق این روشن
پیش ما ان نظن الا الظن
هوش مصنوعی: گفتهاند که حقیقت این موضوع برای ما روشن نیست و ما بیشتر به گمانها تکیه داریم.
هست اساطیر اولین به یقین
بلکه افک قدیم و سحر مبین
هوش مصنوعی: قدمت داستانهای باستانی و افسانهها به وضوح قابل مشاهده است و حقایق کهن و جادوهای قدیمی در آنها نهفته است.
مؤمنان کرده در پیمبر روی
هم سمعنا و هم اطعنا گوی
هوش مصنوعی: مؤمنان با هم در برابر پیامبر میگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم.
به همه گفته هاش گرویده
حکم هایش همه پسندیده
هوش مصنوعی: او به تمام سخنانش باور دارد و نظراتش برای همه قابل قبول است.
آمنوا نقش لوح خاطرشان
عملوا الصالحات ظاهرشان
هوش مصنوعی: ایمان آوردهاند و در دلشان آثار خوب و نیک وجود دارد، و اعمال نیکشان در ظاهرشان نمایان است.
کرده ز آتواالزکاة سرمایه
وز اقیمواالصلاة پیرایه
هوش مصنوعی: ثروت خود را با زکات خالص کنید و نماز را به پا دارید.
توسن نفس را گرفته لگام
وز اتمواالصیام ساخته دام
هوش مصنوعی: نفس همینند، به معنای کنترل و مهار کردن تمایلات نفس است، و در اینجا به معنای اینکه انسان باید بر خواستهها و افکار خود تسلط پیدا کند، اشاره دارد. در واقع، این جمله به ما میآموزد که برای رسیدن به هدفهای خود، باید خود را در کنترل داشته باشیم و از خواستههای ناپسند دوری کنیم.
کرده طی وادی لعل و لیت
گشته جازم به عزم حج البیت
هوش مصنوعی: او با ارادهای قوی و عزمی مصمم، در مسیری پر از زیبایی و ارزشها قدم گذاشته و به سمت خانه کعبه در حرکت است.
حرکات همه موافق نقل
سکنات همه مطابق عقل
هوش مصنوعی: حرکات و رفتارهای همه بر اساس اصول موجود در زندگی و افکار منطقی صورت میگیرد.
دایما فی السکون و الحرکه
کرده اخلاق نیک را ملکه
هوش مصنوعی: همیشه در حالت آرامش و جنب و جوش است که اخلاق نیک در انسان به یک خصلت تبدیل میشود.
روز حشر از رسوخ آن ملکات
همه خیرات دیده و برکات
هوش مصنوعی: در روز قیامت، ویژگیهای نیکو و صفات خوب انسانها نمایان میشود و آثار و ثمرات اعمال خوب ایشان دیده خواهد شد.
درجات بهشت و حور قصور
شربت زنجبیل یا کافور
هوش مصنوعی: بهشت و نعمتهای آن شامل درجات مختلفی است، همراه با زیباییهای حوریان و لذتهای خاص مانند نوشیدنیهایی از جمله شربت زنجبیل یا کافور.
طلح و سدر منضد و مخضود
ماء مسکوب و سایه ممدود
هوش مصنوعی: درختان گل و سایههای گسترده و نرمی که از آب ریزان به وجود آمدهاند، به زیبایی و لطافت طبیعت اشاره دارند. این تصویر نشاندهندهی سرسبزی و آرامش یک محیط دلپذیر است.
آن فرش وان نمارق و اکواب
وان سرر وان کواعب اتراب
هوش مصنوعی: آن فرشها، آن بالشتها و ظرفهای نوشیدنی، آن تختها و دختران جوان و زیبا.
فاکهات کثیر نامقطوع
که نباشد ز مستحق ممنوع
هوش مصنوعی: میوهها بسیار و در دسترس هستند و هیچ کس از برخورداری آنها محروم نیست.
وان معد کرده چیزهای دگر
که نکرده گذر به قلب بشر
هوش مصنوعی: او چیزهای دیگری را فراهم کرده که هیچگاه به قلب انسان نمیرسد.
همچنین کل ما ینافیها
از درکهای نار و مافیها
هوش مصنوعی: تمامی چیزهایی که موجب نادیده گرفتن یا نفی درکهای جهنمی و آنچه در آن است، محسوب میشود.
همه اخلاق بوده و احوال
اثر فعل صادر از عمال
هوش مصنوعی: تمامی رفتارها و ویژگیها تحت تأثیر کارهایی است که از سوی مردم انجام میشود.
کرده آن را خدای عز و جل
در سرای دگر جزای عمل
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ جزای اعمال را در دنیای دیگر قرار داده است.
بوده اینجا معانی پنهان
گشته آنجا ز جمله اعیان
هوش مصنوعی: در اینجا مفاهیم پنهانی وجود دارد که در آنجا از میان تمام موجودات، مشخص شدهاند.
بوده اینجا عوارض زایل
گشته آنجا جواهر کامل
هوش مصنوعی: در اینجا نشانههایی از مشکلات و نواقص وجود دارد، اما در آن سوی دیگر، ارزشهای واقعی و کمال نمایان شده است.
داری اینجاش سنگریزه گمان
یابی آنجاش لؤلؤ و مرجان
هوش مصنوعی: تو اینجا تنها سنگریزههایی میبینی، اما در آنجا لؤلؤ و مرجان انتظار تو را میکشد.
اندر این نشئه سنگ خرد و خسیس
واندر آن گوهر بزرگ نفیس
هوش مصنوعی: در این دنیای مادی، فقط افراد ضعیف و بیارزش وجود دارند، اما در دنیای دیگر، جواهرهای گرانبها و باارزش به چشم میخورند.
این بود حال کافر و مسلم
که درین تنگ موطن مظلم
هوش مصنوعی: این نشاندهنده وضعیت کافر و مسلمان است که در این مکان تاریک و محدود زندگی میکنند.