گنجور

بخش ۱۰۹ - تمثیل

گفت روباه بچه با روباه
کای ز مکر سگان ده آگاه
بازیی کن مراکنون تعلیم
که بدان از سگم نباشد بیم
گفت ازان بازیی نبینم به
که تو در دشت باشی او در ده
چشم وی بر تو چشم تو بر وی
نفتد ور نه افتدت در پی
بکشد ور نه حق شود یاور
پوستینت ز پشت و پوست ز سر

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت روباه بچه با روباه
کای ز مکر سگان ده آگاه
هوش مصنوعی: روباه به بچه‌اش گفت: "مواظب باش، سگ‌ها به خاطر فریبکاری ما خیلی باخبر هستند."
بازیی کن مراکنون تعلیم
که بدان از سگم نباشد بیم
هوش مصنوعی: مرا برای بازی دعوت کن و به من آموزش بده که از سگ من نترسم.
گفت ازان بازیی نبینم به
که تو در دشت باشی او در ده
هوش مصنوعی: مقصود این است که بهتر است فردی در فضایی آزاد و دل‌نشین باشد، حتی اگر دیگری در محیطی محدود و بسته باشد. در واقع، آزادی و گشاده‌گی فضا ارزش بیشتری دارد تا بودن در کنار دیگران در یک محیط ناامن یا دلگیر.
چشم وی بر تو چشم تو بر وی
نفتد ور نه افتدت در پی
هوش مصنوعی: اگر چشمان او به تو نیفتد و چشمان تو نیز به او نیفتد، پس نباید در پی هم بروید.
بکشد ور نه حق شود یاور
پوستینت ز پشت و پوست ز سر
هوش مصنوعی: اگر تو را نکشد، حق دارد که تو را در آغوش بگیرد و پوستت از پشت تن در برود و پوست سر از سر جدا شود.