شمارهٔ ۷
ای عشق چه دردی تو که درمانت نیست
ای جان به چه زندهای که جانانت نیست
ای صبح نه وصلی تو که پیدا نشوی
ای شب نه غم منی که پایانت نیست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای عشق چه دردی تو که درمانت نیست
ای جان به چه زندهای که جانانت نیست
هوش مصنوعی: ای عشق، تو چه دردی را به همراه داری که هیچ درمانی برای آن وجود ندارد. ای جان، به چه چیزی زندگی میکنی وقتی که چیزی برای ادامهات نیست؟
ای صبح نه وصلی تو که پیدا نشوی
ای شب نه غم منی که پایانت نیست
هوش مصنوعی: ای صبح، تو به وصالی که من بخواهم نمیرسی و ای شب، تو هم غم من نیستی چون پایان نداری.