شمارهٔ ۷ - اشتیاق بلقای دوست
بخدای قدیم و قادر و حی
که جز او حی جاودانی نیست
که مرا بی لقای مخدومان
هیچ حظی زرندگانی نیست
شمارهٔ ۶ - نکوهش فرستنده شراب بد: ای کریمی که دام منت راشمارهٔ ۸ - نیز هم: بخدائی که هر که بنده اوست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بخدای قدیم و قادر و حی
که جز او حی جاودانی نیست
هوش مصنوعی: به خداوندی که از قدیم وجود داشته، توانا و زنده است، که غیر از او هیچگونه زندگی دائمی وجود ندارد.
که مرا بی لقای مخدومان
هیچ حظی زرندگانی نیست
هوش مصنوعی: بدون حضور محبوبان، برای من هیچ لذتی در زندگی وجود ندارد.