گنجور

شمارهٔ ۶۸ - شیخ ابوعامر

خسروا زاصطبل تو کو معمور باد
وارث اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
مرکب میمون آدم دام توفیقه که هست
یادگار نوح پیغمبر که در کشتی کشید
گفت با اسب قدیم آخر که تو باری بگو
تا مبارک مقدمت در دور عالم کی چمید
گفت چون بسیار گفتی هیچ دانی من کیم
آن نخستین جانور کایزد تعالی آفرید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خسروا زاصطبل تو کو معمور باد
وارث اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وضع و زندگی افرادی اشاره می‌کند که در شرایطی نامناسب به سر می‌برند. او از یک اصطبل صحبت می‌کند که مملو از اسب‌های شیخ ابوعامر است، و در عین حال به طرز زندگی و وضعیت اسب‌ها و کسانی که به آنها نگهداری می‌کنند، نگاهی انتقادی دارد. شاعر به نوعی از توالی نسل‌ها و تأثیرات محیطی بر سرنوشت افراد نیز اشاره می‌کند.
مرکب میمون آدم دام توفیقه که هست
یادگار نوح پیغمبر که در کشتی کشید
هوش مصنوعی: این بیت به یادآوری نیکی‌ها و صفات برجسته انسان اشاره دارد. در اینجا به نوعی برادرانه و مهربانانه از انسانی یاد می‌شود که به عنوان یادگاری از نوح نبی، به رحمت و نعمت‌های الهی نزدیک است. این یادگار، انسانی است که به خوبی‌ها و فضائل اهمیت می‌دهد و در زندگی‌اش سعی در ارتقاء معنوی خود دارد.
گفت با اسب قدیم آخر که تو باری بگو
تا مبارک مقدمت در دور عالم کی چمید
هوش مصنوعی: گفت که با اسب قدیمی به کجا می‌خواهی بروی، پس بگو تا خوش آمدی‌ات در دنیا چه زمانی باشد.
گفت چون بسیار گفتی هیچ دانی من کیم
آن نخستین جانور کایزد تعالی آفرید
هوش مصنوعی: گفتی خیلی صحبت کردی، آیا می‌دانی من چه کسی هستم؟ من نخستین موجودی هستم که خداوند متعال آن را آفرید.