گنجور

شمارهٔ ۶۶ - دوری

بدانخدای که بی گرد موکب امرش
غبار صبح برین سبز طاق ننشیند
همای سلطنت او چو بال بگشاید
بر آشیانه این نه رواق ننشیند
سوی معارج عرشش سفر نداند عقل
گر از هدایت او بر براق ننشیند
که نیم ساعت دوری ز حضرت عالیت
مرا برابر ملک عراق ننشیند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدانخدای که بی گرد موکب امرش
غبار صبح برین سبز طاق ننشیند
هوش مصنوعی: به آن خدایی که بدون گرد و غبار فرمانش، صبح بر این طاق سبز نمی‌نشیند.
همای سلطنت او چو بال بگشاید
بر آشیانه این نه رواق ننشیند
هوش مصنوعی: زمانی که پرندهٔ سلطنت بر آشیانه‌اش بال بگشاید، دیگر اینجا جایگاه نخواهد بود که بر روی آن بنشیند.
سوی معارج عرشش سفر نداند عقل
گر از هدایت او بر براق ننشیند
هوش مصنوعی: عقل نمی‌تواند به معراج و مقام بلند الهی راه یابد، مگر اینکه از هدایت او بهره‌مند شود و در مسیر مستقیم قرار گیرد.
که نیم ساعت دوری ز حضرت عالیت
مرا برابر ملک عراق ننشیند
هوش مصنوعی: نیم ساعت دوری از شما، برای من به اندازه‌ی نشستن در برابر فرمانروایی عراق ارزش ندارد.