شمارهٔ ۵۹ - قسم بمعبود
بمعبود بیچون که چون گفت کن
ز کتم عدم جان زمین بوس کرد
که بی طلعت تو درین چندگاه
همی بخت بد بر من افسوس کرد
دل ار شادیی داشت تلبیس بود
لب ار خنده کرد ناموس کرد
شمارهٔ ۵۸ - خدمت رکن الدین: بخاک پای رکن الدین اگر چهشمارهٔ ۶۰ - تشریف: نشوم من ز تو خرسند بتحسینی و بس
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بمعبود بیچون که چون گفت کن
ز کتم عدم جان زمین بوس کرد
هوش مصنوعی: جان زمین در عشق تو به خود آمد و سجده کرد، چون تو ای معبود بینظیر، به جهان وجود فرمان دادی.
که بی طلعت تو درین چندگاه
همی بخت بد بر من افسوس کرد
هوش مصنوعی: در این مدت که تو را ندارم، شانس بد به من حسرت میزند.
دل ار شادیی داشت تلبیس بود
لب ار خنده کرد ناموس کرد
هوش مصنوعی: اگر دل شادی داشته باشد، چهرهاش نشان میدهد و اگر لبخند بزند، حرمت و عزتش را حفظ میکند.