گنجور

شمارهٔ ۴۸ - خوان از خون

خوان میفکند کنون مسلمانان
آن خواجه که سگ بر او شرف آرد
خوانی که ز خون آدمی باشد
افطار بدان کسی روا دارد؟
خود کس نرود و گر رود آنجا
دربانش و پرده دار نگذارد
خوانی چه کنی که میزبان او را
هر لقمه هزار بار بشمارد
آن سفره نحس مردریگش بین
کش پیش شدن کسی نمی یارد
وان قرص حقیر چون هلال صوم
کش گرسنگی ز لب همی بارد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوان میفکند کنون مسلمانان
آن خواجه که سگ بر او شرف آرد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اکنون مسلمانان آن شخص را که سگ به او احترام می‌گذارد، طرد کرده و از دور می‌اندازند. به نوعی، نشان‌دهنده بی‌احترامی و بی‌اعتباری آن فرد در نظر مسلمانان است.
خوانی که ز خون آدمی باشد
افطار بدان کسی روا دارد؟
هوش مصنوعی: آیا جایی هست که کسی بتواند افطار کند در حالی که آن غذای تهیه شده از خون انسان باشد؟
خود کس نرود و گر رود آنجا
دربانش و پرده دار نگذارد
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند به آنجا برود و اگر هم برود، نگهبان و خادم آنجا اجازه ورود به او را نخواهد داد.
خوانی چه کنی که میزبان او را
هر لقمه هزار بار بشمارد
هوش مصنوعی: هر چه بنوشی یا بخوری، میزبان تو را بسیار گرامی می‌دارد و به هر لقمه‌ای که به تو می‌دهد، اهمیت و ارزش زیادی می‌دهد.
آن سفره نحس مردریگش بین
کش پیش شدن کسی نمی یارد
هوش مصنوعی: بر روی آن سفره ننگین، کسی جرأت نزدیک شدن ندارد.
وان قرص حقیر چون هلال صوم
کش گرسنگی ز لب همی بارد
هوش مصنوعی: این تکه نان کوچک مانند هلالی است که در ماه مبارک رمضان دیده می‌شود و وقتی که گرسنگی به لب نزدیک می‌شود، شیرینی روزه‌داری به دل انسان می‌نشیند.