شمارهٔ ۳۲ - قاروره بیمار
پارهمی بخواستم ز نجیب
زان می ناب کز زبیب برند
روز دیگر غلامَکش آورد
پارهمی که از نجیب برند
شیشه خرد بود و آبی زرد
گندهتر زانکه از قضیب برند
گفتی آن زن به مزد بیمارست
کآب چونین بر طبیب برند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پارهمی بخواستم ز نجیب
زان می ناب کز زبیب برند
هوش مصنوعی: من در پی گرفتن جرعهای از شراب اصیل هستم، که از انگور ناب تهیه شده است.
روز دیگر غلامَکش آورد
پارهمی که از نجیب برند
هوش مصنوعی: روز دیگری غلامی را آوردند که تکهای از پارچهی نازک و با کیفیت را از نجیبزادگان به همراه دارد.
شیشه خرد بود و آبی زرد
گندهتر زانکه از قضیب برند
هوش مصنوعی: شیشه شکسته بود و آبی که از آن خارج میشد، زرد و کدرتر از آن بود که از لولهای خارج شود.
گفتی آن زن به مزد بیمارست
کآب چونین بر طبیب برند
هوش مصنوعی: تو گفتی آن زن برای درمان بیمار است که آب به این صورت بر طبیب میریزد.