گنجور

شمارهٔ ۲۷ - موی سپید

موی سپید چیست ندانی زبان مرگ
زیرا که هر که دید ز خود ناامید شد
دی از زبان حال همیگفت با دلم
چیزی که جان ز ترس چو از باد بید شد
گفتا که برگ مرگ بساز ارنخفته‌ای
تا چند گویمت که زبانم سفید شد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

موی سپید چیست ندانی زبان مرگ
زیرا که هر که دید ز خود ناامید شد
هوش مصنوعی: موی سپید نشانه‌ای از نزدیکی به مرگ است و هر کسی که این نشانه را می‌بیند، از زندگی و وجود خود ناامید می‌شود.
دی از زبان حال همیگفت با دلم
چیزی که جان ز ترس چو از باد بید شد
هوش مصنوعی: دی، در حالتی که دل من نگران بود، چیزی را به زبان می‌آورد که جانم از ترس مانند بید در باد می‌لرزید.
گفتا که برگ مرگ بساز ارنخفته‌ای
تا چند گویمت که زبانم سفید شد
هوش مصنوعی: گفت که تا کی باید به تو بگویم؟ دیگر از تکرار حرف‌ها خسته‌ام. بهتر است که دریابیم که مرگ یک حقیقت است و باید آن را بپذیریم.