شمارهٔ ۹۶
زلف تو بر عارض تو پایبازی میکند
هر زمان سوی لب تو دستیازی میکند
جزع تو در دل ربودن جان همیسوزد ولی
لعل تو در بوسه دادن دلنوازی میکند
در کمان ابروی تو ناوک مژگان تو
بر دل من زخمهای تیر غازی میکند
بوسه بدهد مرا پس جان و دل بربایدم
خود حسابی نیست بر ما ترکتازی میکند
ور لبش بوسی پذیرد از اشارت چشم او
میکند انکارها یعنی که بازی میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زلف تو بر عارض تو پایبازی میکند
هر زمان سوی لب تو دستیازی میکند
هوش مصنوعی: زلف تو بر روی تو همچون بازیگری بازی میکند و هر لحظه به سمت لبهایت نزدیک میشود.
جزع تو در دل ربودن جان همیسوزد ولی
لعل تو در بوسه دادن دلنوازی میکند
هوش مصنوعی: نگرانی و پریشانی تو روح را میسوزاند، اما لبهای سرخ تو با بوسهها دل را نوازش میکنند.
در کمان ابروی تو ناوک مژگان تو
بر دل من زخمهای تیر غازی میکند
هوش مصنوعی: ابروی تو مانند کمانی است که تیر مژگانت به دل من زخمهایی عمیق میزند.
بوسه بدهد مرا پس جان و دل بربایدم
خود حسابی نیست بر ما ترکتازی میکند
هوش مصنوعی: بوسهاش میتواند جان و دل مرا بگیرد و من را تسخیر کند، اما این موضوع برای ما اهمیتی ندارد زیرا او به راحتی میتواند بر ما تسلط پیدا کند.
ور لبش بوسی پذیرد از اشارت چشم او
میکند انکارها یعنی که بازی میکند
هوش مصنوعی: اگر لبش را از روی اشاره چشمش ببوسد، او انکار میکند و این به معنای بازیگوشی اوست.