گنجور

شمارهٔ ۹۵

رفت آن کز لبت مرا می بود
وز رخت بوسه ها پیاپی بود
یاد باد آنکه از رخ تو مرا
گل و نرگس شکفته در دی بود
سرو برطرف باغ پیش قدت
صد کمر بسته راست چون نی بود
لاله آتش زده میانه دل
گل زشرم تو غرقه درخوی بود
گفتی از من ببوسه قانع شود
از تو خود این توقعم کی بود
صبر روی از چه درکشید از من
که همه پشت گرمی از وی بود
صد حساب از تو برگفرت دلم
چون فذلک بدید لاشی بود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفت آن کز لبت مرا می بود
وز رخت بوسه ها پیاپی بود
هوش مصنوعی: آن کسی که لب‌هایش مایه دلخوشی من بود و از چهره‌اش بوسه‌ها پیاپی به من می‌رسید، رفت.
یاد باد آنکه از رخ تو مرا
گل و نرگس شکفته در دی بود
هوش مصنوعی: به یاد می‌آورم زمانی را که از زیبایی چهره‌ات، گل و نرگس در دل دیارم شکوفا شده بودند.
سرو برطرف باغ پیش قدت
صد کمر بسته راست چون نی بود
هوش مصنوعی: در باغ، سروها به خاطر قد و قامت تو به حالت ایستاده و کمر بسته درآمده‌اند، مانند نی که دراز و راست ایستاده است.
لاله آتش زده میانه دل
گل زشرم تو غرقه درخوی بود
هوش مصنوعی: گل لاله‌ای که دلش آتش گرفته، به خاطر شرم و خجالت تو غرق در زیبایی و حالت است.
گفتی از من ببوسه قانع شود
از تو خود این توقعم کی بود
هوش مصنوعی: گفتی اگر از من بوسه‌ای بگیری، از تو راضی می‌شود؛ اما من هرگز چنین توقعی نداشتم.
صبر روی از چه درکشید از من
که همه پشت گرمی از وی بود
هوش مصنوعی: صبر چطور از من تحمل کرد در حالی که همه امیدم به او بود؟
صد حساب از تو برگفرت دلم
چون فذلک بدید لاشی بود
هوش مصنوعی: دلم به خاطر تو پر از حساب و کتاب شده است، زیرا آنچه دیده‌ام، فقط آنگونه است که نشان می‌دهد.