شمارهٔ ۹۰
دلبرم بر من تحکم میکند
عهدنامه هر زمان گم میکند
می نهد هر ساعتی خاری دگر
پس چو گل در لب تبسم میکند
نرگس بی آب او در دلبری
التفاتی خود بمردم میکند
بارخت هرکو کند برمه نگاه
بر لب دریا تیمم میکند
مردم چشمم سیه جامه چراست
گرنه از جورش تظلم میکند
مورچه از غالیه برگل که کرد
آن کند کز مشک کژدم میکند
جز گل و نرگس نبوید زلف او
زنگئی چندین تنعم میکند؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلبرم بر من تحکم میکند
عهدنامه هر زمان گم میکند
هوش مصنوعی: محبوب من با زجر و سختگیری رفتار میکند و هر بار که به او وعدهای میدهم، آن را فراموش میکند.
می نهد هر ساعتی خاری دگر
پس چو گل در لب تبسم میکند
هوش مصنوعی: هر لحظه بر دل انسان به طریقی درد و رنج جدیدی میافتد، اما در عین حال، با وجود این ناراحتیها، او همچنان لبخند میزند مثل گلی که در کنار خارشهای زندگی، زیبایی خود را حفظ میکند.
نرگس بی آب او در دلبری
التفاتی خود بمردم میکند
هوش مصنوعی: نرگس بی آب، با زیبایی و جذابیت خاصی که دارد، به گونهای با دلبرانهگی نگاه میکند که بهتر است او را از دور تماشا کرد تا به بیحالیش دچار نشویم.
بارخت هرکو کند برمه نگاه
بر لب دریا تیمم میکند
هوش مصنوعی: هر کسی که نگاهش را به دریا معطوف کند، میتواند با پیراهنش به آب تیمم کند.
مردم چشمم سیه جامه چراست
گرنه از جورش تظلم میکند
هوش مصنوعی: مردم چشمم به خاطر غم و اندوهی که دارم، سیاه پوش است. وگرنه من از درد و رنجی که میکشم، شکایت نمیکنم.
مورچه از غالیه برگل که کرد
آن کند کز مشک کژدم میکند
هوش مصنوعی: مورچهای که از گل غالیه برداشت کرد، به دلیل بوی مشک خود را از گزند خطرات محفوظ نگه میدارد.
جز گل و نرگس نبوید زلف او
زنگئی چندین تنعم میکند؟
هوش مصنوعی: زلف او بویی جز بوی گل و نرگس ندارد و با این حال، او از تنعم و لذتهای فراوان بهرهمند است.