گنجور

شمارهٔ ۷۷

تو گر سرد چندین بگوئی نشاید
ور آزار دلها بجوئی نشاید
بران کو کهین دوستدار تو باشد
بهر دم بپائی بپوئی نشاید
گهی دوستی گاه دشمن ندانی
که این ده دلی و دوروئی نشاید
ز تو این جفا بر دل عاشق تو
اگر خود همه جان اوئی نشاید
چه سنگین دلی کز چنین گونه مارا
جگر میخوری و نگوئی نشاید
تو ایدل از و خون بخون چند شوئی
اگر دست از وی بشوئی نشاید؟

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو گر سرد چندین بگوئی نشاید
ور آزار دلها بجوئی نشاید
هوش مصنوعی: اگر تو به طور مکرر از سردی و بی‌احساسی صحبت کنی، این کار ناپسند است؛ همچنین، نباید به دنبال آزار و ناراحتی دل‌ها باشی.
بران کو کهین دوستدار تو باشد
بهر دم بپائی بپوئی نشاید
هوش مصنوعی: به کسی که دوست راستین تو است، باید هر لحظه احترام بگذاری و او را گرامی بداری، زیرا که چنین دوستی شایسته‌ی محبت و توجه است.
گهی دوستی گاه دشمن ندانی
که این ده دلی و دوروئی نشاید
هوش مصنوعی: گاه دوست را دشمن و دشمن را دوست بشماری، زیرا این دل و این دورویی‌ها جایز نیست.
ز تو این جفا بر دل عاشق تو
اگر خود همه جان اوئی نشاید
هوش مصنوعی: این که تو به دل عاشق خود جفا می‌کنی، با توجه به این که خودت هم تمام وجود او هستی، شایسته نیست.
چه سنگین دلی کز چنین گونه مارا
جگر میخوری و نگوئی نشاید
هوش مصنوعی: دل سنگینی داری که از این کار ما را به شدت آزار می‌دهی و حتی نمی‌گویی که این رفتار ناپسند است.
تو ایدل از و خون بخون چند شوئی
اگر دست از وی بشوئی نشاید؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که اگر دست از عشق و وابستگی به محبوب خود برداری، دیگر شایسته و لایق عشق و محبت نخواهی بود. در واقع، این ابراز تنهایی و دشواری جدا شدن از کسی است که عمیقاً به او وابسته‌ای.