شمارهٔ ۷۶
بیتو عیشم سخت ناخوش میرود
صد ستم بر جان غمکش میرود
دل ز باد سرد و آب چشم من
همچو خاکستر بر آتش میرود
روزگار من ز جور زلف تو
همچو زلف تو مشوش میرود
لاله تو می زرِه پوشد از آنک
نرگست با تیر و ترکش میرود
پای زلف تو که دارد کز ستم
در رکابش چرخ سرکش میرود
چرخ در حسنت تماشا میکند
چشم پروین زین جهت شش میرود
دوش گفتی بیمنت چون است حال
چون فرامش نیستم خوش میرود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیتو عیشم سخت ناخوش میرود
صد ستم بر جان غمکش میرود
هوش مصنوعی: بدون تو زندگیام به سختی و ناخوشی میگذرد و هر لحظه غم و رنج بر جانم افزوده میشود.
دل ز باد سرد و آب چشم من
همچو خاکستر بر آتش میرود
هوش مصنوعی: دل من به سبب باد سرد و اشکهایم، مانند خاکستر که بر روی آتش قرار میگیرد، در حال نابودی است.
روزگار من ز جور زلف تو
همچو زلف تو مشوش میرود
هوش مصنوعی: روزگار من به خاطر زلفهای پیچیدهی تو، مثل خود زلفهای تو در آشفتگی و بینظمی میگذرد.
لاله تو می زرِه پوشد از آنک
نرگست با تیر و ترکش میرود
هوش مصنوعی: گل لاله به خاطر زیبایی و زرق و برق خود، از سرما و نگریانی که ممکن است از تیر و کمان نرگس به او برسد، محافظت میکند.
پای زلف تو که دارد کز ستم
در رکابش چرخ سرکش میرود
هوش مصنوعی: زلف تو آنچنان زیبایی دارد که حتی چرخ فلک از روی ظلم و ستم در برابر آن خاضع میشود و در رکابش حرکت میکند.
چرخ در حسنت تماشا میکند
چشم پروین زین جهت شش میرود
هوش مصنوعی: چرخ (زمان) از زیباییهای تو تماشا میکند، به همین علت است که چشم پروین به سوی تو میچرخد.
دوش گفتی بیمنت چون است حال
چون فرامش نیستم خوش میرود
هوش مصنوعی: دیروز گفتی حال من بدون منت چگونه است، حالا که فراموشم کردی، اوضاع خوش میگذرد.