گنجور

شمارهٔ ۶۸

جورها کآن شوخ دلبر می‌کند
از دلم هر لحظه سر بر می‌کند
هر زمانی عشوه دیگر دهد
وین دل سرگشته باور می‌کند
با مه اندر حسن پهلو می‌زند
جور با گردون برابر می‌کند
جان ز دستش در رکاب آورد پای
دل ز جورش خاک بر سر می‌کند
من به رغم دشمنان گویم همی
یارم اکنون جور کمتر می‌کند
ور نه آنچ او می‌کند با عاشقان
والله ار در روم کافر می‌کند
ای دل این چندین شکایت شرط نیست
جور گیر، آخر نه دلبر می‌کند؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جورها کآن شوخ دلبر می‌کند
از دلم هر لحظه سر بر می‌کند
هوش مصنوعی: دلبر شوخ و زیبایی که هر لحظه از دل من بیرون می‌آید و جفایی می‌کند.
هر زمانی عشوه دیگر دهد
وین دل سرگشته باور می‌کند
هوش مصنوعی: در هر دوره و زمان، او به نوعی دیگر دلربایی می‌کند و این دل سرگشته و آشفته، این تغییرات را باور می‌کند.
با مه اندر حسن پهلو می‌زند
جور با گردون برابر می‌کند
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی زیبایی و لطافت اشاره شده است که می‌توان آن را با مه مقایسه کرد، و به طرز حیرت‌انگیزی این زیبایی می‌تواند با بخت و سرنوشت نیز رقابت کند. به عبارتی، زیبایی آنقدر چشم‌نواز است که به راحتی می‌تواند با نور و روشنایی ماه و حتی با سرنوشت و تقدیر انسان برابر شود.
جان ز دستش در رکاب آورد پای
دل ز جورش خاک بر سر می‌کند
هوش مصنوعی: جان به خاطر ضربه‌اش در میدان نبرد آسیب می‌بیند و دل از شدت ناراحتی و غم به خاک می‌افتد و بر سر خود می‌کوبد.
من به رغم دشمنان گویم همی
یارم اکنون جور کمتر می‌کند
هوش مصنوعی: من به رغم دشمنانم می‌گویم که اکنون یارم کمی کمتر به من ظلم می‌کند.
ور نه آنچ او می‌کند با عاشقان
والله ار در روم کافر می‌کند
هوش مصنوعی: اگر او با عاشقان اینگونه رفتار می‌کند، حتی اگر در روم کسی کافر باشد، باز هم همین کار را می‌کند.
ای دل این چندین شکایت شرط نیست
جور گیر، آخر نه دلبر می‌کند؟
هوش مصنوعی: ای دل، این همه شکایت لازم نیست. تحمل کن، زیرا در نهایت، معشوق چه کاری انجام می‌دهد؟