شمارهٔ ۶۶
غمش در دل تنگ ما مینشیند
ندانم بر آتش چرا مینشیند
دلم نیز مستوجب هر غمی هست
که بر شاهراه بلا مینشیند
مرا بر سر آتشی مینشاند
چو بینم که با ناسزا مینشیند
مرا گفت با دیگری مینشینی
ندانم که این بر کجا مینشیند
کمر بر چه بندد نداند نگارم؟
که این بار بر جان ما مینشیند
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غمش در دل تنگ ما مینشیند
ندانم بر آتش چرا مینشیند
هوش مصنوعی: درد و غم او در دل ما جا میگیرد، اما نمیدانم چرا مثل آتش بر دل ما تاثیر میگذارد.
دلم نیز مستوجب هر غمی هست
که بر شاهراه بلا مینشیند
هوش مصنوعی: دل من هم حق دارد هر غمی را تجربه کند که در مسیر مشکلات و دشواریها قرار میگیرد.
مرا بر سر آتشی مینشاند
چو بینم که با ناسزا مینشیند
هوش مصنوعی: مرا مثل کسی که بر روی آتش مینشیند در حالتی uncomfortable قرار میدهد، وقتی میبینم که دیگران با بی احترامی رفتار میکنند.
مرا گفت با دیگری مینشینی
ندانم که این بر کجا مینشیند
هوش مصنوعی: آن شخص به من گفت که تو با دیگری مینشینی، اما من نمیدانم که این امر چه تاثیری در زندگیات دارد.
کمر بر چه بندد نداند نگارم؟
که این بار بر جان ما مینشیند
هوش مصنوعی: عشق من نمیداند که برای چه چیزی خود را آماده میکند، زیرا این سنگینی بار عشق به دوش من میآید.