شمارهٔ ۶۲
روز به آخر رسید و یار نیامد
هیچکس از پیش آن نگار نیامد
گفتم با او غمی بگویم اکنون
با که بگویم که غمگسار نیامد
اینهمه بر من ز روز گاربد آمد؟
نه، ز دل آمد ز روزگار نیامد
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روز به آخر رسید و یار نیامد
هیچکس از پیش آن نگار نیامد
هوش مصنوعی: روز به پایان رسید و محبوب نیامد، هیچ کس از کنار آن معشوق هم نیامد.
گفتم با او غمی بگویم اکنون
با که بگویم که غمگسار نیامد
هوش مصنوعی: گفتم حالا که وقت صحبت در مورد غمهاست، با که باید صحبت کنم وقتی کسی نیست که دلداریام دهد؟
اینهمه بر من ز روز گاربد آمد؟
نه، ز دل آمد ز روزگار نیامد
هوش مصنوعی: تمام این مصیبتها و سختیهایی که بر من میگذرد، به خاطر روزگار نیست، بلکه از دل من ناشی میشود.