گنجور

شمارهٔ ۴۴

دلم زدرد تو خون شدترا چه غم دارد
نه عشق تو چو منی در زمانه کم دارد
مرا بعشوه ازین بیش در جوال مکن
که دل چو وعده تو پای در عدم دارد
ز روی خوب تو دانی که بر تواند خورد؟
کسی خورد که بخروارها درم دارد
میان اینهمه محنت نگوئیم چونی
کسیکه چو نتوکسی دارد او چه غم دارد
ز روزگار قفاها چنین خورد بیشک
چو من گدای که معشوق محتشم دارد
گمان من همه این بود کوچودل ببرد
بجان ندارد قصدی ولیک هم دارد
دل من ارزجهان اختیار عشق تو کرد
سزای خویش بدین کرده لاجرم دارد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم زدرد تو خون شدترا چه غم دارد
نه عشق تو چو منی در زمانه کم دارد
هوش مصنوعی: دلم از درد تو به شدت می‌سوزد، اما چه مشکلی دارد؟ عشق تو برای کسی مثل من در این دنیا کم است.
مرا بعشوه ازین بیش در جوال مکن
که دل چو وعده تو پای در عدم دارد
هوش مصنوعی: من را بیشتر با ناز و عشوه‌ات تحت فشار قرار نده، زیرا دل من همانند وعده تو، در حال ناپدید شدن است.
ز روی خوب تو دانی که بر تواند خورد؟
کسی خورد که بخروارها درم دارد
هوش مصنوعی: از زیبایی تو معلوم است که چه کسی می‌تواند بخرامد و بهره‌مند شود. تنها کسی می‌تواند لذت ببرد که ثروت زیادی داشته باشد.
میان اینهمه محنت نگوئیم چونی
کسیکه چو نتوکسی دارد او چه غم دارد
هوش مصنوعی: در این دنیا با تمام مشکلات و رنج‌هایی که وجود دارد، نباید از حال و روز خود شکایت کنیم. کسی که مثل یک غنچه زیبا به زندگی نگاه می‌کند و خوشبختی‌هایش را درک می‌کند، نگرانی و غمی نخواهد داشت.
ز روزگار قفاها چنین خورد بیشک
چو من گدای که معشوق محتشم دارد
هوش مصنوعی: از روزگار، این گونه می‌خورم که چون من، گدایی هستم که محبوبی بزرگ و باعظمت دارد.
گمان من همه این بود کوچودل ببرد
بجان ندارد قصدی ولیک هم دارد
هوش مصنوعی: من فکر می‌کردم که این کوچودل به کسی آسیب نرساند، اما در واقع او هم نیت بدی در دل دارد.
دل من ارزجهان اختیار عشق تو کرد
سزای خویش بدین کرده لاجرم دارد
هوش مصنوعی: دل من عشق تو را بر همه چیز ترجیح داد و به همین خاطر، حالا سزاوار این احساس است.