شمارهٔ ۲۸
عشقت ایدوست مرا همنفسست
بی تو بر من همه عالم قفسست
حلقه زلف تو دل می گیرد
در شب زلف تو حلقه عسست
من ز عشق تو کجا بگریزم
کاشگم از پیش و غم تو زپسست
غم تو میخورم و میگریم
چون باشگی و غمی دسترسست
مرگ نزدیک بمن چونان شد
که میان من و او یک نفسست
هر که گوید که فلان را بنواز
گوئی از خشم فلان خود چه کسست
خشم و دشنام تو در می باید
طعنه دشمنم آخر نه بسست؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.