گنجور

شمارهٔ ۱۳۱

روز و شب در هجر او غم میخورم
وانده آن روی خرم میخورم
در صف دردی کشان درد او
صدقدح خوشخوش بیکدم میخورم
این قفاها بین که از دست غمش
میخورم در هجر و محکم میخورم
باغم او صد ملامت میکشم
تا نگوئی غم مسلم میخورم
گفتمش زلف تو دل از ما ببرد
گفت ورجان میبرد غم میخورم؟
او چو چنگم در نوازش میزند
من چو نی مینالم و دم میخورم
هم بدم زین بیش نتوان زیستن
ور دم عیسی مریم میخورم
چند توبت کردم ار غم خوردنش
می ندارد فایده هم میخورم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز و شب در هجر او غم میخورم
وانده آن روی خرم میخورم
هوش مصنوعی: من در تمام روز و شب به خاطر دوری او غمگین هستم و تنها به یاد آن چهره زیبایش آرام می‌گیرم.
در صف دردی کشان درد او
صدقدح خوشخوش بیکدم میخورم
هوش مصنوعی: در میان کسانی که در رنج و درد زندگی می‌کنند، من در حال نوشیدن شراب لذت‌بخش هستم و غرق در شادی و خوشحالی به سر می‌برم.
این قفاها بین که از دست غمش
میخورم در هجر و محکم میخورم
هوش مصنوعی: به این نکته دقت کن که در پشت چهره‌ام، از غم او رنج می‌برم و در فراقش، باید محکم و استوار باشم.
باغم او صد ملامت میکشم
تا نگوئی غم مسلم میخورم
هوش مصنوعی: در دلِ باغ خود، به خاطر تو، بارها سرزنش و انتقاد را تحمل می‌کنم، تا تو از غم واقعی من باخبر نشوی.
گفتمش زلف تو دل از ما ببرد
گفت ورجان میبرد غم میخورم؟
هوش مصنوعی: به او گفتم که موهای تو دل ما را ربوده است. او پاسخ داد که اگر جان را هم بگیرد، من غم نخواهم خورد.
او چو چنگم در نوازش میزند
من چو نی مینالم و دم میخورم
هوش مصنوعی: او مثل یک ساز است که با نواختن او، احساسات و عواطف را به خوبی منتقل می‌کند. من هم مانند نی هستم که در عین نالیدن و ابراز مشکلات، در درون خودم به آرامش و سکوت فکر می‌کنم.
هم بدم زین بیش نتوان زیستن
ور دم عیسی مریم میخورم
هوش مصنوعی: اگر از این بدتر شود، دیگر نمی‌توانم زندگی کنم، ولی اگر مانند عیسی مریم بدم، می‌نوشم.
چند توبت کردم ار غم خوردنش
می ندارد فایده هم میخورم
هوش مصنوعی: من چندین بار گفتم که اگر غم خوردن سودی ندارد، بهتر است خودم هم غم نخورم.