گنجور

شمارهٔ ۱۲۵

دست در دامن فلان زده‌ایم
پشت پا بر همه جهان زده‌ایم
آبرو زان به باد بر دادیم
کآتش اندر میان جان زده‌ایم
نیست از ناله هیچ فایده
زین سبب قفل بر دهان زده‌ایم
در چنین رنج گویدم تن زن
نتوان زد ولیک هان زده‌ایم
مکن ای دوست قصد جان چندین
که به صدگونه سوزیان زده‌ایم
رخ ز من درمکش که با رخ تو
طعنه بر ماه آسمان زده‌ایم
آه ازآن لاف‌های بی‌معنی
کز تو در پیش این و آن زده‌ایم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست در دامن فلان زده‌ایم
پشت پا بر همه جهان زده‌ایم
هوش مصنوعی: ما خود را به کسی که مورد علاقه‌امان است سپرده‌ایم و به تمام دنیا پشت کرده‌ایم.
آبرو زان به باد بر دادیم
کآتش اندر میان جان زده‌ایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر حفظ آبرو و احترام خود، چیزهایی را از دست دادیم، در حالی که در دل خود آتش و درد شدید داریم.
نیست از ناله هیچ فایده
زین سبب قفل بر دهان زده‌ایم
هوش مصنوعی: از ناله و گریه هیچ بهره‌ای نمی‌بردیم، به همین خاطر سکوت کرده‌ایم و دهان بسته‌ایم.
در چنین رنج گویدم تن زن
نتوان زد ولیک هان زده‌ایم
هوش مصنوعی: در چنین شرایط سختی، نمی‌توانم به کسی آسیب برسانم، اما به هر حال ما این کار را کرده‌ایم.
مکن ای دوست قصد جان چندین
که به صدگونه سوزیان زده‌ایم
هوش مصنوعی: دوست من، خواهش می‌کنم اینقدر قصد آزار نکن، زیرا ما به هزار و یک روش دچار رنج و سوزش شده‌ایم.
رخ ز من درمکش که با رخ تو
طعنه بر ماه آسمان زده‌ایم
هوش مصنوعی: صورتت را از من مگیر، زیرا با زیبایی تو به ماه‌های آسمان هم کنایه زده‌ایم.
آه ازآن لاف‌های بی‌معنی
کز تو در پیش این و آن زده‌ایم
هوش مصنوعی: ای کاش از آن صحبت‌های بی‌محتوا که در حضور این و آن از تو شنیده‌ایم، شکایت نکنم.